دلار 4900 تومان، دلار 5000 تومان، دلار امروز چند؟ چرا این قدر رفته بالا؟ آقا دلار بخریم یا نخریم؟ سرمایه‌گذاری کنیم یا نکنیم؟ ماشینمو بفروشم دلار بخرم؟ بالا میاد یا پایین؟ سود می‌کنم یا ضرر... اینها نمونه پرسش‌هایی است که در هفته‌های اخیر که قیمت دلار بالا رفته و برای لحظاتی رکورد 5000 تومان را نیز زده، در ذهن بسیاری از مردم عادی در نقاط مختلف کشور نقش بسته است.
کد خبر: ۱۱۲۴۳۶۷
مردم و معمای دلار

این روزها مهمانی‌ای را سراغ ندارید که در آن صحبت از قیمت دلار نباشد و افراد از یکدیگر درباره سرمایه‌گذاری روی این ارز پرحاشیه نپرسند. با این حال واقعیت این است که بیشتر تحلیل‌ها و پاسخ‌ها به آینده قیمت دلار و به صرفه بودن و قابل تکیه بودن سرمایه‌گذاری روی این ارز به نتیجه قطعی نمی‌رسد. اما شاید بتوان با ذکر نکاتی پرسش‌کنندگان عادی را نسبت به تصمیم درباره سرمایه‌گذاری روی دلار روشن کرد.

رشد قیمت دلار دلایلی مختلف از اقتصادی گرفته تا سیاسی دارد. قیمت این ارز در بازی‌های پیچیده‌ای میان خریدار و فروشنده، تعیین می‌شود که بیشتر این بازی‌ها بر جو روانی استوار است. کسانی که می‌خواهند درک درستی از علت رشد قیمت دلار داشته باشند باید با مکانیسم روانی بازار‌ارز آشنا شوند. به زبان ساده، این مکانیسم می‌گوید در هر واقعه هیجان‌انگیز یا نگران‌کننده‌ای گروهی از فعالان بازار ارز برای بالا بردن قیمت تلاش می‌کنند، اما این افزایش همیشگی نیست و در بسیاری موارد، قیمت به شرایط قبل بازمی‌گردد. اما در همین فراز و فرود چند روزه، گروهی به خاک سیاه نشسته و گروهی یک‌شبه میلیاردر می‌شوند.

تجربه نشان داده تقریبا 80 تا 85 درصد از موقعیت‌هایی که نرخ دلار شاهد افزایش بوده، براساس فرآیند روانی است و قیمت‌ها پس از مدت مشخصی به شرایط قبل بازمی‌گردد. اما در عین حال باید توجه داشت در 15 درصد موقعیت‌ها، دولت برای جبران اثر تورم ریال بر دلار، نرخ دلار دولتی یا همان قیمت رسمی ارز بانک مرکزی را به مرور و به آهستگی افزایش می‌دهد، اما در بسیاری موارد این افزایش طوری نیست که بازار را آشفته کند.

دارندگان ارز

نکته دیگری که برای درک تحرکات قیمتی بازار ارز باید به آن توجه کرد این است که دارندگان عمده ارز که قیمت آن را در بازار تعیین می‌کنند، چه کسانی هستند؟ بدیهی است در پاسخ به این پرسش، اولین نکته‌ای که به ذهن می‌رسد، دلالان هستند؛ آنهایی که در حاشیه خیابان فردوسی تهران یا سایر بورس‌ها اسکناس به دست،‌ قیمت را فریاد می‌کشند.

در عین حال کسانی هم هستند که دیده نمی‌شوند، اما احتمالا در پشت‌ پرده به تعیین قیمت‌ها مشغولند و در جریان بازار موثرند.

اما واقعیت این است که بزرگ‌ترین دارنده منابع ارزی در ایران، دولت و بانک مرکزی است. چرا که هنوز هم بزرگ‌ترین منبع درآمد ارزی کشور فروش نفت و گاز است که در انحصار دولت بوده و منابع ‌آن نیز به حساب‌های بانک مرکزی واریز می‌شود. البته منابع ارزی کوچک‌تری مانند ارز حاصل از فروش محصولات پتروشیمی (که مالکیت بخشی از آنها در اختیار بخش عمومی غیردولتی است) و ارز حاصل از صادرات صادرکنندگان بخش خصوصی هم وجود دارد، اما با این حال باز هم دولت و بانک مرکزی یکه‌تاز بی‌همتای بازار ارز است.

حالا از این نکته به چه نتیجه‌ای می‌رسیم؟ نتیجه این است که سرنخ قیمت ارز در دست دولت است و اگر زمانی دولت به دلایل متنوع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، امنیتی و... بخواهد قیمتی را در بازار حاکم کند، براحتی این کار را انجام می‌دهد. کما این‌که در بلوای ارزی کنونی، گروهی مدعی هستند در واقع این خود دولت است که برای تامین نیازهای ریالی پایان سال خود، به عمد قیمت ارز را افزایش داده است که البته ما در مقام قضاوت آن نیستیم.

ارز و مردم‌ عادی

حال با توجه به این واقعیات و ساختارشناسی فشرده و بسیار مختصر بازار ارز، بیایید در مقام روشنگری و نه پاسخ‌دهی به این‌که دلار بخریم یا نخریم، نکاتی را گوشزد کنیم.

1 ـ اولین نکته این است که چون قیمت ارز به میل دولت به عنوان بزرگ‌ترین عرضه‌کننده آن ممکن است لحظه‌ای بالا و پایین برود، سرمایه‌گذاری روی دلار عاقلانه نیست. این غیرعاقلانه بودن بخصوص درباره دارندگان وجوه اندک بیشتر نمود می‌یابد. چرا که آنان ممکن است با کوچک‌ترین تحرکی سرمایه خود را از دست بدهند. مثلا فرض کنید شما دلار را 4900 تومان خریده‌اید و امیدوارید قیمت آن افزایش یابد، اما یکباره و به دلایل سیاسی بین‌المللی قیمت نفت بالا رفته و درآمد فروش نفت افزایش یابد. در این حالت، بازار به‌صورت روانی درک خواهد کرد که ذخیره ارزی دولت نیرومندتر شده و لذا تقاضای ارز ورودی به بازار بلافاصله پاسخ داده خواهد شد. به این ترتیب، قیمت‌ها کاهش می‌یابد. در سونامی کاهش قیمت نیز همه دارندگان ارز اقدام به فروش موجودی خود می‌کنند و قیمت‌ها شاهد کاهش بیشتری خواهد بود. کسانی که ماجرای کاهش قیمت ارز و سکه در زمان پذیرش قطعنامه 598 در زمان جنگ تحمیلی را به خاطر دارند، بخوبی این مکانیسم را درک می‌کنند.

2 ـ نوسانات قیمت ارز طوری است که دارندگان سرمایه بالا می‌توانند سود قابل توجهی را از نوسانات آن ببرند و این سود برای دارندگان سرمایه‌های کوچک قابل توجه نیست و شاید به ریسکش نیارزد. فرض کنید شما پنج میلیون تومان سرمایه دارید که با دلار 5000 تومانی، هزار دلار نصیبتان می‌شود. حالا فرض کنید در یک رشد قابل ملاحظه، قیمت دلار 200 تومان افزایش یابد که از نظر عرف بازار، یک سونامی است. اما شما پس از مدت‌ها فقط 200 هزار تومان سود کرده‌اید. حال اگر پولتان را به‌عنوان سپرده در بانک قرار داده بودید، با نرخ علی‌الحساب 15 درصد سالانه قانونی 750 هزار تومان سود کرده بودید و هیچ ریسک و نگرانی هم پشتش قرار نداشت.

3 ـ نکته بعدی ا ین که توجه داشته باشید سرمایه‌گذاری شما روی دلار، یک سرمایه‌گذاری با سود غیرمطمئن، غیرجاری و غیرثابت است. به زبان ساده، نمی‌توانید روی سود آن به طور عادی و به ‌گونه‌ای که زندگیتان را اداره کند، حساب کنید. بلکه در بهترین حالت باید منتظر فرصت بمانید تا از نوسانات گاه و بیگاه بازار که زمانش معلوم نیست سود ببرید.

سودهای یک شبه!

در طول سال‌های اخیر متاسفانه جو و فضای اقتصادی کشور به سویی رفته که خیلی‌ها به فکر سودهای یکشبه و باد‌آورده هستند و راه کسب این سودها را در دلالی می‌دانند. حال آن‌که کسب و کار مولد، شناسایی فرصت‌های واقعی اقتصاد و تلاش در راه موفقیت، مطمئن‌ترین راه است. صد‌البته گلایه من و شما از موانع کسب و کار، لنگ بودن چرخ اقتصاد ملی، انحصارها، مقررات دست و پاگیر و... سرجایش باقی است، اما هر چه است و دست‌کم برای من و شمای عادی، سرمایه‌گذاری‌های نامطمئن چون دلار، راه برون‌رفت از این وضعیت نخواهد بود.

احسان گنج بخش

ضمیمه چمدان جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها