خاطرات کاغذی
آلن لیون
تمامی ماجراها در دهه ۱۹۳۰ اتفاق میافتاد. در هر قسمت خانم خبرنگاری به نام کلی کینکید و دستیار نوجوان او مکس، برای تهیه خبرهای جنایی درگیر موضوعی تازه میشدند.
تمامی ماجراها در دهه ۱۹۳۰ اتفاق میافتاد. در هر قسمت خانم خبرنگاری به نام کلی کینکید و دستیار نوجوان او مکس، برای تهیه خبرهای جنایی درگیر موضوعی تازه میشدند.
شب سال نوی میلادی فرارسیده و سراسر جنگل از برف سفیدپوش شده بود. در آن شب مهتابی، در میان برف و کولاک به یکباره پیرمردی با محاسن سپید، ردایی بلند و عصایی در دست در میان جنگل برفی ظاهر شد. او رفتار عجیبوغریبی داشت.
خواهر و برادر یتیمی با نامهای یانکا و اولسیا، با قرضکردن اسب آسیابان تصمیم گرفتند مزرعه خود را شخم بزنند. هنوز کار بذرپاشی تمام نشده آسیابان به دنبال اسبش آمد و، چون بچهها پولی نداشتند، در ازای آن چشم طمع به خروسشان دوخت، اما خروس از دست آسیابان فرار کرد و مرد طماع ظرف بذرها را با خود برد. خروس با هدف برگرداندن بذرها بهدنبال آسیابان رفت و موفق شد با حمله به او سه دانه گندم بهدستآورد.
درحالیی که مردم کشور چین تحت سلطه چئو، پادشاه مستبد زمان، روزگار خود را تحت ظلم، ودر فقر و تنگدستی می گذرانند، «لی جی فان» مشهور به «بروسلی» افسانه ای است که به بهعنوان یک جنگجوی قهرمان به مدد چشم سوم به گروهی از خدایان خوب کمک می کند تا با تکیه بر هنرهای رزمی با شیاطین اهریمنی مبارزه کرده و آنها را شکست دهند.
دکتر یوریکا، نه انسان بلکه موجودی بود با شکل و شمایل حشره که داستان اختراعات بشر را برایمان تعریف میکرد.
ماجراهای یک سگ ابرقهرمان با ویژگیهای منحصربهفرد. به محض اینکه کلمه «کمک» از دهان شهروندی خارج میشد «سگ قهرمان» در کثری از ثانیه بالای سرش بود.
این مجموعه روایتگر ماجراهای خرس گریزلی کوچولویی بود که با پدر و مادرش در یک کلبه آجری با شیروانی قرمز در دل جنگل زندگی میکرد. او ماجراهای زیادی را با دوستانش یعنی اردک، گربه، جغد، امیلی و عروسکش لوسی، ماربی با، میتزی میمون و توتو سگه، تجربه میکرد.
دلاور کوچولو، یک شوالیه مسافر بود از قرون وسطی که میخواست دنیا را بشناسد و از همه چیز سردرآورد. پس روزی از روزها، با دعای خیر پادشاه این ماموریت به او سپرده شد.
خانواده "جورج جتسون " در آیندهای با تصاویرعلمی-تخیلی از زندگی آمریکایی زندگی میکردند. خدمتکاران روبات، ماشینهای بشقاب پرنده و پیادهروهای متحرک.
خانم «پرودنس» بانوی مسنی بود که در روستای خیالی موچران زندگی میکرد. پیرزن پرانژی و باهوشی که در جوانی معلم مدرسه بود، اوعلاقه زیادی به بافندگی و باغبانی داشت و با گربه اش استانیسلاس زندگی میکرد، اما فعالیت مورد علاقه او تحقیق در مورد اسرار دهکده اش بود. درست مانند خانم مارپل، در مورد جنایاتی تحقیق میکرد که پلیس نمیتوانست آنها را حل کند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در جام جم آنلاین مطرح کرد
گفتوگوی«جام جم» با جواد محقق، نویسنده، شاعر و معلم باسابقه
دشمن چگونه سعی در عرفیسازی بیحجابی در جامعه دارد؟
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد