آیا «اسپنسر» بهترین فیلمی است که درباره پرنسس دایانا ساخته شده است؟

پرنده اسیر در قفس طلایی

ملودرام سطحی «سار» با بازی مک‌کارتی از همه طرف رانده شد!

فیلمی که نه کمدی است، نه درام

در دنیای سینما از چند دهه قبل چیزی به نام «کستینگ» وجود داشته که به فارسی خودمان می‌شود انتخاب بازیگر.
کد خبر: ۱۳۴۵۴۰۴
کسانی که در عالم سینما مسؤول انتخاب بازیگر هستند و بابت این کار پول خوبی هم می‌گیرند، کارشان به دورانی قبل از شروع کار تولید و فیلمبرداری فیلم‌ها برمی‌گردد. این افراد بعد از این‌که قرار شد فیلمی وارد مرحله تولید شود، فیلمنامه را به دقت می‌خوانند و براساس شخصیت‌هایی که در آن حضور دارند، بازیگرانی را به تهیه‌کننده و کارگردان معرفی می‌کنند. باور این افراد این است که بازیگران مورد نظرشان بهتر از بقیه بازیگران مناسب نقش‌های مربوط هستند و به احتمال بسیار زیاد، بهتر از هر کس دیگری می‌توانند نقش‌های محوله را بازی کنند. کار مسؤولان انتخاب بازیگر در عین سخت‌بودن، تابه‌حال خوب بوده و تماشاگران محصولات سینمایی اکثر بازیگرانی را که برای نقش‌های فیلم‌های سینمایی انتخاب شده‌اند، پذیرفته و با آنها همدلی و همراهی کرده‌اند اما زمانی که انتخاب بازیگر به غلط انجام می‌شود، حاصل کار تبدیل می‌شود به فیلم «سار»!
فیلمی که نه کمدی است، نه درام
اصلی‌ترین و بزرگ‌ترین اشکال این درام خانوادگی (که ظاهرا قرار است کمدی هم باشد اما چنین نیست) انتخاب بازیگر اصلی آن خانم ملیسا مک‌کارتی است. تماشاگران سینما تا به امروز او را در قالب شخصیت‌های کمدی در مجموعه‌ای از فیلم‌های کمدی دیده‌اند. او یک‌بار در «نیروی تندر» در کنار اوکتاویا اسپنسر لباس ابر قهرمانانه به تن می‌کند و در دنیای کمیک‌استریپی یک‌سری کمدی‌بازی به راه می‌اندازد و یک‌ بار در «جاسوس» در کنار جیسون استاتام و جود لا، کمدی را در دل یک ماجرای اکشن و جاسوسی تجربه می‌کند. فیلم‌هایی که مک‌کارتی تابه‌حال در آنها بازی داشته، حتی اگر مضامین پلیسی، اکشن و ابرقهرمانانه داشته باشند، کمدی حرف اول را در آنها می‌زند. با چنین سابقه‌ای است که تماشاچی به تماشای سار می‌نشیند و فکر می‌کند (یا توقع دارد) این‌بار داستانی کمدی را در قالب فیلمی خانوادگی تماشا کند اما چنین نیست و چنین اتفاقی نمی‌افتد. هر چه داستان فیلم به جلو می‌رود، این وجه درام آن است که بیشتر می‌شود و بیننده خود را مغموم احساس می‌کند. سازندگان فیلم زمان تولید آن اصلا متوجه نبوده‌اند که در باور بیننده معمولی، مک‌کارتی بازیگری است که باید یک‌سری کمدی‌بازی به راه بیندازد و با کارهای عجیب‌ و غریبش تماشاچی را بخنداند.

پرنده کوچک مزاحم
اما ملیسا مک‌کارتی این فیلم، لیلی زنی دردمند و رنج‌کشیده است که هنوز بعد از گذشت حدود یک‌ سال عزادار فرزند کوچکی است که از دست داده. وضعیت همسرش جک (کریس اوداود) از او هم بدتر است. اگر لیلی توانسته خودش را با زندگی عادی در شرایط تازه کمی وفق دهد، جک در عذاب غفلتی است که نسبت به بچه‌اش کرده و همین موضوع، او را روانه آسایشگاه روانی کرده است. جک در آسایشگاه با کسی حرف نمی‌زند و کارهایی خلاف مقررات می‌کند. دیدارهای هفتگی لیلی با او (که مسیری طولانی را برای رسیدن به آسایشگاه طی می‌کند) تاثیری در بهبود وضعیت شوهر ندارد. درحالی‌که لیلی سعی دارد جک را به خانه برگرداند، یکی از پزشکان آسایشگاه او را دعوت به دیدار با دکتر لاری فین (کوین کلاین) می‌کند. لیلی طی دیدار با لاری متوجه می‌شود او دست از کار روانکاوی آدم‌ها برداشته و دکتر حیوانات شده است! زمانی که یک سار در حیاط خانه لیلی آشیانه کرده و سر ناسازگاری با او برمی‌دارد، لیلی از دکتر لاری طلب کمک می‌کند. آیا این سار و دشمنی‌اش با لیلی می‌تواند به دوستی تبدیل شده و امید به زندگی و آینده را در دل او و جک ایجاد کند؟
تئودور ملفی، کارگردان فیلم با وجود تلاش فراوانی که کرده، نه‌تنها نتوانسته مک‌کارتی را در قالب لیلی رنج‌کشیده به تماشاچی بباوراند، بلکه در تعریف داستان درام و ملودرام خودش هم ناتوان است. داستان فیلمنامه فاقد جذابیت‌های لازم برای کشش و جذب تماشاچی به مسائل و مشکلات دو شخصیت اصلی خود است. همین موضوع، راه را بر همذات‌پنداری بیننده و علاقه برای دنبال کردن ماجراهای این شخصیت‌ها می‌بندد. درحالی‌که رفتار لیلی قابل‌قبول‌تر و منطقی به نظر می‌رسد، کارها و اقدامات همسرش جک اصلا قابل توجیه و قبول نیست و تماشاچی می‌ماند که این همه لجاجت او برای چیست و چرا او تا این حد رفتارهای غیرمعمول و غیرطبیعی از خودش بروز می‌دهد.

واکنش سرد
اولین نمایش بین‌المللی فیلم در جشنواره تورنتوی کانادا در سپتامبر گذشته، واکنش سرد منتقدان و تماشاگران را به همراه داشت. مدیران شبکه نتفلیکس این درام خانوادگی خود را بعد از یک اکران عمومی محدود در اواسط سپتامبر، اواخر همین ماه به‌ صورت اینترنتی پخش کردند. از تعداد بینندگان فیلم در نمایش خانگی اطلاعی در دست نیست اما می‌توان حدس زد که بیننده چندانی نداشته است! همه اینها در شرایطی است که فیلمنامه سار نوشته مت هریس، ازجمله فیلمنامه‌های پرطرفدار و پرخواستار سینمایی در سال ۲۰۰۵ بوده است. چند کمپانی‌ بزرگ فیلمسازی برای خرید امتیاز سینمایی این فیلمنامه، رقم‌های بالایی به نویسنده‌اش پیشنهاد کرده بودند. ظاهرا این فیلمنامه روی کاغذ جذابیت‌های بسیار زیادی داشته، که در برگردان سینمایی همه آن جذابیت‌ها از دست رفته است. نکته جالب این است که ابتدا در سال ۲۰۱۷ که خبر تولید سار رسانه‌ای شد، قرار بود کیانو ریوز و آیسا فیشر دو نقش اصلی آن‌را بازی کنند و دوم کاروکاسی به‌عنوان کارگردانش انتخاب شده بود. به دلایلی که معلوم نیست، ریوز از بازی در فیلم انصراف داد. روتن تومیتو از ۶۸ نقدی که برای سار نوشته شد، ۲۰ امتیاز از ۱۰۰ امتیاز را داد. پیتر برادشاو، منتقد گاردین هم نوشت: «این فیلم نه کمدی است و نه درام. و خودش هم نمی‌داند که قرار است چه چیزی باشد.»
 
کیکاوس زیاری / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها