مسلمانی که با محرم می‌آید و با محرم می‌رود

بعضی در شب های محرم از دل وجان برای آن حضرت می گریند و برسروسینه می زنند اما نمازصبح شان قضا می شود. بعضی ها ازشدت عزاداری صدایشان گرفته اما شب ها در اینترنت به دنبال مطالب و تصاویرغیراخلاقی هستند.
کد خبر: ۷۳۳۴۳۵
مسلمانی که با محرم می‌آید و با محرم می‌رود

امروز یکی از موضوعات مهم آشنایی با آسیب های دینداری است. البته آفت های مطرح در بحث آسیب شناسی دین و دینداری به حقیقت دین باز نمی گردد؛ بلکه به شیوه رویکرد مردم به دین، فهم و تلقی آنها از دین و نیز نوع معرفت دینی وشیوه دینداری آنان مربوط می شود.

آسیب دیدن دینداری، موجب شکسته شدن حریم انسانی و گسترش انواع تعدی ها و تباهی ها می گردد و اگر دین به سلامت باشد به بهترین وجه انسان را در مسیر درست حفظ می کند. هرچه دین از سلامت و قوت افزون تری برخوردار باشد سلامت و قوت انسان در زندگی نیز بیشتر خواهد بود؛ اما با شکسته شدن حریم های دین و دین داری همه چیز آدمی در معرض خطر قرار می گیرد. رشد و تعالی دین و دین داری در جامعه اسلامی وابسته به شناخت حقیقت دین، دین داری و آفات آن در پرتو متون دینی است.

چیستی دینداری

دین در لغت به معانی گوناگونی مانند رستگار شدن، اطاعت نمودن، پاداش، عادت، کیش و پرهیزکاری آمده است. (1) دین در اصطلاح عبارت است از مجموعه ای از باورها درباره هستی و ارزش های مبتنی بر این باورها. دین همان مجموعه گزاره های وحیانی است که در عرصه های مختلف برای بشر رهنمود ارائه می دهد. (2)

با توجه به معانی دین مراد از دینداری روشن می شود. دین داری یعنی پایبندی به آموزه های دین. اگر کسی بر مدار این آموزه ها حرکت کند دیندار محسوب می شود.

انواع دینداری

مفهوم دینداری از مفاهیم مشکک و دارای مراتب بسیاری است. ایمان و دینداری مانند نور درجات ضعیف، متوسط و قوی دارد. امام صادق (ع) می فرماید: ایمان ده درجه دراد و حضرت سلمان در درجه دهم ایمان، جناب ابوذر در درجه نهم و جناب مقداد در درجه هشتم ایمان قرار داشت.(3) برای سنجش مراتب ایمان می توان به میزان التزام عملی افراد توجه کرد.

در قران مجید به دو نوع دینداری: « پایدار، ثابت یا ریشه دار» و « سطحی، عاریه ای یا موقت» اشاره شده است؛ « وَ هُوَ الَّذی أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ( انعام 98) او کسی است که شما را از یک نفس آفرید و شما دو گروه هستید بعضی (از نظر ایمان یا خلقت کامل) پایدارید و برخی ناپایدار هستید.

ویژگی های دینداری دائمی یا استوار

از دیدگاه اسلام ایمانی ارزشمند است که برخاسته از صمیم جان بوده وریشه در وجود آدمی داشته باشد. قران مجید می فرماید: إِنَّمَا « الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ (حجرات 15) مومنان واقعی تنها کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده هرگز شک و تردید به خود راه ندادند و با اموال و جان های خود در راه خدا جهاد کردند آنها راستگویان اند.

قران انسان های باایمان استوار را به درخت طیبه تشبیه می کند و می فرماید:« أَلَم تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماءِ (ابراهیم 24) خداوند در آیه یاد شده به این مهم اشاره نموده که انسان موحد از ایمانی ریشه دار برخوردار است و هرگز راکد نیست و آثار ایمانش پیوسته در گفتار و کردارش آشکار است؛ یعنی اعتقاد دائمی دارد نه موسمی.

علامه طباطبایی ذیل این آیه می نویسد آنچه از دقت در آیات به دست می آید این است که مراد از «کلمه طیبه» که به درخت طیب تشبیه شده و صفاتی چنین و چنان دارد عبارت است ازعقاید حقی که ریشه اش در اعماق قلب و در نهاد بشر جای دارد.(طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی 1417 قمری ج 12 ص 51 )

از جمله الطاف خداوند نسبت به این مومنان آن است که آنان را بر عقیده ثابت شان حفظ می کند: « یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ یُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمینَ وَ یَفْعَلُ اللَّهُ ما یَشاءُ (ابراهیم 27) خدا کسانی را که ایمان آورده اند در زندگی دنیا و در آخرت با سخن استوار پابرجا می کند.

امام علی علیه السلام یکی از اوصاف پارسایان را، ثبات قدم در راه دین می داند و می فرماید: « فی الزلازل وقور، و فی المکاره صبور، و فی ارخاء شکور» پرهیزکاران در حوادث زندگی، باوقار و پابرجا هستند و در ناگواری ها بردباری نشان داده و در هنگام رفاه سپاسگزاری دارند.

دینداری ناپایدار

دینداری و ایمان برخی انسان ها، موسمی و ناپایدار است و حوادث تلخ و شیرین آن را تغییر می دهد. دینداری فصلی نشانه هایی دارد که در ادامه می خوانید.

به یاد خدا بودن در حال اضطرار: انسانی که دینداری فصلی دارد، همیشه خدا را یاد نمی کند بلکه فقط در شرایطی که به اضطرار دچار می شود او را صدا می زند. قران حکیم می فرماید: « وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا کَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنا إِلی‏ ضُرٍّ مَسَّهُ کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» (یونس 12)

چون به آدمی گزندی رسد چه بر پهلو خفته باشد و چه نشسته یا ایستاده ما را به دعا می خواند و چون آن گزند را از او دور سازیم چنان می گذرد که گویی ما را برای دفع آن گزندی که به او رسیده بود هرگز نخوانده است واعمال اسرافکاران این چنین در نظرشان اراسته شده.

دینداری به این نیست که در مشکلات به سوی خدا برویم و دست به دامان لطف او بزنیم اما هنگام فرو نشستن طوفان سختی ها خدا و اطاعت از او را به فراموشی بسپاریم. نشانه ایمان خالص ان است که انسان در سلامت و بیماری، جوانی و پیری، فقر و غنا، پیروزی و شکست، آزادی و زندان یعنی در همه حال به یاد او باشد و بر استان او پیشانی نیاز نهد.

دینداری در زمان و مکان خاص

یکی دیگر از نشانه های دینداری فصلی پرداختن به ظواهر دین در بخشی از فصول سال مانند محرم و رمضان یا در اماکن خاص است. بعضی از افراد که ایمان ضعیفی دارند فقط در ماه مبارک رمضان رفتارشان رنگ و بوی دین می گیرد، ولی بعد از ان دیگر در زندگی شان از دعا، نیایش، عبادت های سحرگاهی، خوش خلقی ها و خوش برخوردی ها خبری نیست.

در حالی که باورها و ارزش های دینی، قابل تفکیک زمانی و مکانی نمی باشند؛ به عنوان مثال فقط ماه رمضان ماه عبادت و دین داری نیست و یا فقط محافل و مکان های مذهبی، همچون هیات ها، مکانی برای مباحث مذهبی و اعتقادی نیست. فرد دیندار در هر زمان و مکانی که باشد، باید خود را ملزم به رعایت دستورها و رهنمودهای دینی نماید؛ برخی در شب های محرم با تمام وجود برای امام حسین (ع)عزاداری می کنند و از دل و جان برای آن حضرت می گریند و بر سر و سینه می زنند اما نماز صبح شان قضا می شود و یا با زبانی که «حسین حسین» گفته اند، برسر پدر و مادر خود فریاد می زنند واحترامی برای انان قائل نیستند و یا در بیرون از هیئات عزاداری به گونه ای رفتار می کنند که گویی چیزی به نام دین و اعتقادات برای شان بیگانه است.

بعضی ها به جهت شدت عزاداری صدایشان گرفته و چشمانشان از گریه خیس شده، اما شب ها در اینترنت به دنبال مطالب و تصاویر غیر اخلاقی هستند.

عده ای میلیونها تومان برای عزاداری سید الشهداء علیه السلام هزینه می کنند در حالی که هنوز حقوق واجبی همچون خمس و زکات را که خداوند در ثروت شان قرار داده پرداخت نکرده اند و یا به گناه بزرگ رباخواری و رشوه خواری آلوده اند!

یکی از مهم ترین اهداف عزاداری و ذکر مصیبت و سوگواری بر مصیبت امام حسین علیه السلام ارتباط عملی با سیره و سنت آن حضرت است. با نگاهی به ایات قران و احادیث معصومین علیهم السلام می توان دریافت که اظهار مسلمانی کردن کافی نیست، بلکه ایمان با تمام ابعادش باید در شخص مومن اشکار شود. قران در این باره می فرماید: « قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ» (حجرات 14) اعراب گفتند ما ایمان آوردیم بگو ایمان نیاورده اید اما بگویید اسلام آورده ایم زیرا هنوز ایمان وارد قلب های شما نشده است.

3- نان به نرخ روز خوردن

یکی از نشانه های دینداری فصلی، نان به نرخ روز خوردن و بنده زمانه بودن است. چنین کسانی افراد بی هویتی هستند که دارای ویژگی های ناپایدار و شخصیت بی ثبات اند و منافع شخصی، برای آنان از همه چیز مهم تر است؛ افراد بوقلمون صفتی که مثل خمیربازی، هرلحظه به شکلی در می آیند. افرادی که متفاوت می اندیشند و مختلف عمل می کنند و نان خود را به نرخ روز می خورند.

در طول تاریخ همواره این افراد وجود داشته اند به ویژه در میان خیل کوفیان افرادی بودند که به اقتضای منافع خویش تغییر چهره می دادند. اگر سودشان در حمایت از علی علیه السلام و اهل بیت بود به ایشان گرایش می یافتند و اگر نفعی در یاری ستمکارانی چون معاویه می دیدند دل در گرو مطامع آنان می نهادند و به آسانی تغییر موضع می دادند.

4.دینداری و دنیاخواهی

بعضی از مردم دین را تا جایی می خواهند که به منافع مادی آنها آسیبی وارد نشود. قرآن در این باره می فرماید:« وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَیٰ حَرْفٍ ۖ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ ۖ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَیٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ (حج 11) از میان مردم کسی است که خدا را تنها با زبان می پرستد ایمان او در نزدیکی مرز کفر قرار دارد و با حادثه ای کوچک می لغزد. پس اگر خیری به او رسد به آن اطمینان یابد و اگر مصیبت و آزمایشی به او برسد دگرگون شود و به سوی کفر رود. چنین کسی در دنیا و آخرت زیانکار است.

امام حسین علیه السلام در اشاره روان شناختی به دیندارن دنیا طلب آینده ایشان را در مواجهه با سختی ها به فروگذاشتن امر دین معرفی کرده و فرموده است:« اِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلی اَلْسِنَتِهِمْ یَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ؛ به راستی که مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا جایی که دین وسیله زندگی آنهاست، دین دارند و چون در معرض امتحان قرار گیرند، دینداران کم می شوند. (تحف العقول، ص 24)

دو راهی دین و دنیا سنگ محک دینداری افراد است. اگر بخواهیم بفهمیم واقعا دیندار هستیم یا نه باید سر دو راهی دین و دنیا قرار بگیریم. مردم کوفه در آن هنگام که حکومت مرکزی شام را به علت مرگ معاویه و جوانی یزید دچار ضعف می دیدند بر دعوت از امام حسین علیه السلام و تشکیل حکومت در کوفه تاکید ورزیدند، زیرا احتمال پیروزی و تشکیل حکومت را قوی می دانستند. حتی پس از ورود عبیدالله به کوفه باز هم امید پیروزی را از دست ندادند و از این رو تعداد بسیاری به همراه مسلم در محاصره قصر عبیدالله شرکت کردند. اما این مردم هنگامی که احساس خطر کردند به سرعت از نهضت کناره گرفتند و مسلم و هانی را به دست عبیدالله سپردند.(شبستان)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها