جامعه چقدر در رابطه با افراد معتاد نقشی حمایتگر ایفا می‌کند؟

تابوی دود و دم

نقش شوهر در اعتیاد همسر

جام جم سرا- اوایل اسفند‌ سال گذشته استاندار اصفهان گفت که تغییر نوع مواد مخدر از سنتی به صنعتی و همچنین تغییر جنسیت و کاهش سن مبتلایان به موادمخدر نگران‌کننده است.
کد خبر: ۷۸۳۹۰۳
نقش شوهر در اعتیاد همسر

رسول زرگرپور در یازدهمین جلسه شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر استان اصفهان اظهار کرد: جمهوری اسلامی ایران بیش از ٣٥‌سال است که در امر مبارزه با موادمخدر تلاش می‌کند و شهدای زیادی را نیز در این رابطه تقدیم کرده، ولی آنچه مشخص است ایران هنوز نتوانسته به‌طور کامل مبارزه با موادمخدر را دنبال کند.
وی تغییر نوع موادمخدر از سنتی به صنعتی و همچنین تغییر جنسیت و کاهش سن مبتلایان به موادمخدر را نگران‌کننده دانست و گفت: اعتیاد زنان، تبعات بالاتری در جامعه خواهد داشت.


موضوع تغییر جنسیتی در مصرف مواد مخدر نگاه جدیدی است؛ اما آیا زنان خود به پای خود به دام مواد مخدر می‌افتند؟ اعتیاد را چه کسی در خانواده باب می‌کند؟ شاید بد نباشد که آدم سری بزند به مراکز ترک اعتیاد. شاید نقش همسران در اعتیاد زنان پر رنگ باشد!


خوب است قسمت‌هایی از یک گزارش را در این زمینه بخوانیم: در یکی از مراکزی که زنان دچار آسیب‌های اجتماعی، تحت پوشش و درمان قرار می‌گیرند، گروهی در حیاط مرکز درحال گفت‌وگو با یکدیگر هستند، گویا می‌خواهند به خاطر زندگی در خوابگاه و ماندن در تاریکی طولانی‌مدت کمی درون فضای باز قرار گیرند. با این‌که لباس‌های مناسبی بر تن ندارند اما شادی در چهره‌ تعدادی از آنها موج می‌زند. برخی از آنان هم سخت به فکر فرو رفته‌اند. شاید به گذشته سیاه و پردرد و رنج خود فکر می‌کنند.
تعدادی از این زنان توسط فرزندان خود به علت معتاد بودن، طرد شده‌اند و درحال حاضر در گرم‌خانه‌های کوچک مستقر هستند و تعدادی از آنها نیز همراه با فرزندانشان به این مرکز مراجعه می‌کنند.
به نقل از ایسنا، شیوا جلالوند موسس یک مرکز کاهش آسیب در همین راستا درباره نحوه‌ تأسیس مرکز، گفت: این مرکز ابتدا فقط مخصوص مردان دچار آسیب‌های اجتماعی بود اما از آن‌جا که زنان بیشتر از مردان تحت‌تأثیر آسیب‌های اجتماعی هستند و بخش بزرگی از مسئولیت‌های بزرگ جامعه بر دوش آنهاست، دومین مرکز که فقط مخصوص زنان دچار آسیب‌های اجتماعی است ١٥ آذر ٩٣ در منطقه قیام به سمت مولوی با همکاری بهزیستی شروع به فعالیت کرد.
وی اظهار کرد: کسانی‌ که معتاد می‌شوند افرادی سست‌عنصر و بی‌اراده یا از لحاظ اخلاقی فاسد نیستند؛ بنا بر این وجود چنین برداشت نادرستی سبب می‌شود که بسیاری از معتادان نتوانند درخواست کمک کنند و به خاطر اعتیادشان دچار احساس شرمساری می‌شوند.
جلالوند با تأکید بر این‌که معتادان به علت احساس شرمندگی، ترس، خشم و عذابی که دارند به حمایت نیازمندند، نه به چیز دیگری که حال آنها را نسبت به خودشان بدتر می‌کند یا آنان را مقصر جلوه می‌دهد، یادآور شد: اکثر افراد معتاد به سختی حاضر می‌شوند این واقعیت را قبول کنند که اعتیاد نوعی بیماری است و همین امر سبب می‌شود تا فرد معتاد احساس خجالت و شرمندگی و بیماری اعتیاد خود را انکار کند و به سراغ ترک موادمخدر نرود.
وی با اشاره به این‌که تعداد زیادی از این افراد علاوه‌بر مشکلاتی مانند اعتیاد و ایدز دچار مشکلات مالی نیز هستند، خاطرنشان کرد: تعدادی از آنها دارای مهارت‌های خوبی هستند که باید توسط افراد خیر مورد حمایت قرار گیرند تا بتوانند از این طریق بخشی از مخارجشان را تأمین کنند.
جلالوند افزود: این مرکز باید از طریق افراد خیر مورد حمایت واقع شود تا با برگزاری کلاس‌های آموزشی بتواند با حمایت از این افراد موجب تقویت روحیه آنها شود تا بار دیگر به سمت مشکلات اجتماعی و اعتیاد کشیده نشوند.


درد دل‌های چند قربانی اعتیاد

(س.ه) زنی ٥٠ ساله است که برای مصرف متادون وارد مرکز می‌شود و در پاسخ به این‌که چگونه به اعتیاد دچار شده است، می‌گوید: در ١٦سالگی توسط شوهرم معتاد شدم. او زمانی که دچار درد پا شدم به من گفت که مواد مصرف کنم تا درد پایم کم شود و من از روی ناآگاهی حرفش را پذیرفتم.

وی درباره این‌که چه زمانی برای ترک به انجمن مراجعه کرده است، اظهار می‌کند: تا ٢٧سالگی مواد مصرف کردم و از ٢٧ تا ٣٠سالگی تصمیم گرفتم ترک کنم. بارها این تصمیم را می‌گرفتم اما دوباره به سمت مواد می‌رفتم. یک‌بار به خاطر دعواهایی که با فرزندانم داشتم از خانه فرار کردم و کارتن‌خواب شدم اما فرزندانم دوباره مرا به زندگی بازگرداندند.
او می‌گوید: به فرزندانم قول دادم که دیگر به سمت مواد بازنگردم. در ٣٤سالگی از شوهرم طلاق گرفتم و ٢ فرزندم را به تنهایی بزرگ کردم. بچه‌هایم به خاطر اعتیاد من و پدرشان بسیار صدمه دیدند زیرا آدم معتاد خودخواه و بدون درک می‌شود. فردی که معتاد شود، به هر نحوی پول موادش را فراهم می‌کند چرا که مواد برای وی مانند هوا برای زنده ماندن است.
وی با اشاره به این‌که تمام ارثی که از پدرش به او رسیده است را مواد خریده، خاطرنشان می‌کند: بعد از اتمام ارثیه پدرم سعی می‌کردم کمتر غذا بخورم تا پول موادم را تأمین کنم. ١٤‌سال در یک بیمارستان کار کردم اما زمانی که متوجه شدند اعتیاد دارم مرا اخراج کردند. شوهرم زندگی من و فرزندانش را به تباهی کشید، هیچ‌وقت نمی‌توانم او را ببخشم و به زنان دیگر توصیه می‌کنم که هیچ‌وقت دچار منجلاب اعتیاد نشوند چرا که رهایی از آن بسیار دشوار است.


به تشویق شوهرم و برای کاهش درد زایمان معتاد شدم

(ه.غ) زنی ٤٣ساله است که برای مصرف متادون وارد مرکز شده است. او در پاسخ به این پرسش که چگونه دچار اعتیاد شده است، می‌گوید: با تشویق شوهرم و برای کاهش درد زایمان معتاد شدم و ١٠‌سال از زندگی خود را تریاک مصرف کرده‌ام.
وی در پاسخ به این سوال که چه زمانی برای ترک به انجمن مراجعه کرده است، تصریح می‌کند: زمانی که دچار درد زایمان بودم به تشویق شوهرم تریاک مصرف کردم اما درد زایمانم کم نشد و به بیمارستان برای سزارین منتقل شدم. بعد از زایمان شروع به مصرف تریاک کردم و پس از آن به جای تریاک، شیشه مصرف کردم. ٢٠ روز است که متادون مصرف می‌کنم و تصمیم دارم شوهرم را هم به کمک یک روانپزشک ترک بدهم. به خاطر فرار از خانه، معتاد و کارتن‌خواب شده‌ام.


طلاق از شوهرم باعث آوارگی و اعتیادم شد

(ن.د) زنی روستایی است که برای استفاده از خدمات درمانی وارد مرکز شده است. او می‌گوید: از اهالی شمال کشور هستم و پس از طلاق از شوهرم، به تهران فرار کردم و در تهران معتاد و کارتن‌خواب شدم.
وی در پاسخ به این سوال که پس از مهاجرت به تهران با چه اتفاق‌هایی روبه‌رو شده است، اظهار می‌کند: پس از فرار به تهران آمدم و چون جایی را نداشتم، کارتن‌خواب شدم. در تهران دوست‌های نامناسبی پیدا کردم و آنها مرا تشویق به اعتیاد کردند. دیگر نتوانستم پدر و مادرم را ببینم و درحال حاضر متادون مصرف می‌کنم. اشتباه من در زندگی این بود که به جای مواجهه با مشکلات از آنها فرار کردم. (شهروند)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها