سازمان ملل مقری برای صلح جهانی یا دفتر حافظ منافع آمریکا!

آنچه مسلم است امروز عملکرد و ماهیت اصلی سازمان ملل در مواجهه با ملت‌های مستقل جهان خاصه جمهوری اسلامی ایران در روندهای سیاسی به‌ویژه معاهدات بین‌المللی همچون برجام به‌طورجدی با علامت سؤال‌هایی مواجه است.
کد خبر: ۱۱۷۳۰۰۱
سازمان ملل مقری برای صلح جهانی یا دفتر حافظ منافع آمریکا!

سازمان ملل متحد بر اساس منشور حقوقی ملل ملزم به احقاق حقوق ملت‌ها است و یک رکن بین‌المللی برای تضمین صلح و امنیت در جهان بشمار می‌رود.

متأسفانه ارکان اصلی این سازمان همچون شورای امنیت عمدتاً به‌عنوان ابزار اعمال قدرت هستند و به‌گونه‌ای طراحی‌شده‌اند که پنج قدرت بزرگ دنیا (آمریکا- روسیه – انگلیس- چین- فرانسه) در جلسات آن از حق وتو برخوردار هستند. این مسئله خود نقض آشکار حقوق ملت‌ها قلمداد می‌شود. به‌طوری‌که در هر زمان و مکانی که این پنج قدرت منافع خود را نبینند می‌توانند مصوبات شورای امنیت را به ضرر دیگر کشورها ابطال کنند.

اگر بخواهیم به شکلی مصداقی به موضوع بپردازیم باید اشاره داشته باشیم، در آزمون‌هایی که شورای امنیت سازمان ملل تاکنون در جنگ‌ها، کشمکش‌های سیاسی، و منازعات مختلف پشت سر گذاشته است از قضیه اشغال فلسطین که عملاً به طرفداری از اشغالگران رأی داده است و آن‌ها را حمایت کرده گرفته تا جنگ تحمیلی ۸ ساله علیه ایران، بحران بالکان، نسل‌کشی میانمار و یمن و... نمره قابل قبولی کسب نکرده است. موضع سکوتی که به نفع ابرقدرت‌ها در تحولات سیاسی و رخدادها ازجمله اقدامات مداخله جویانه آمریکا و دیگر قدرت‌های سلطه‌گر از شورای امنیت سازمان ملل متحد دیده‌ایم سند متقنی بر این ادعاست.

در رابطه با جنگ تحمیلی همین بس به این نکته بپردازیم، باوجوداین که همه اعضا به‌اتفاق می‌دانستند صدام و حزب بعث عراق متجاوز اصلی به مرزهای قانونی جمهوری اسلامی ایران است؛ اما شورای امنیت سازمان ملل هیچ‌گونه قطعنامه‌ای علیه این اقدام صادر نکرد. زمانی که ما توانستیم در طول جنگ خود را احیا کنیم، مرتجعین منطقه و قدرت‌های جهانی پی به این موضوع بردند که صدام توان براندازی این انقلاب را ندارد و حتی موجودیت رژیم بعث هم درخطر است لذا قطعنامه ۵۹۸ ناظر بر پایان جنگ ایران و عراق را توسط اعضای این شورا به‌سرعت صادر شد.

اما با نگاهی به ساختار کنونی و کارنامه سازمان ملل که به‌عنوان مسئول اصلی حفظ امنیت جهانی و ضامن اجرایی معاهدات بین ملت‌ها محسوب می‌شود، درمی‌یابیم اعمال‌نفوذ قدرت‌هایی چون ایالات‌متحده و محل استقرار این سازمان در نیویورک و نیز دلارهایی که از جیب سعودی‌ها و آمریکایی به این نهاد سرازیر می‌شود؛ شورای امنیت را عملاً تبدیل به دفتر حافظ منافع ابرقدرت‌ها کرده است.

در رابطه با جمهوری اسلامی در ۴۰ سال گذشته، ما شاهد این بودیم فقط زمانی شورای امنیت به منازعات ورود پیداکرده است که ما در موضع قدرت بوده‌ایم و طرف مقابل ما در نقطه‌ضعف قرار داشته است. همچنین احکامی که تاکنون صادر کرده است اگر به نفع ما بوده است توسط قدرت‌های این شورا وتو شده و اگر به ضرر ما بوده است ازجمله تحریم‌های یکجانبه به‌نوعی نسبت به اجرای آن پیگیری‌های مستمری صورت گرفته است .

درست مثل موضوع توافق هسته‌ای و برجام. آن‌ها زمانی به ماجرا ورود پیدا کردند که توانستند اهرم‌های قوی‌ای علیه ما به کار بگیرند. جالب اینجاست حال که توافق جامعی صورت گرفته است از آن حمایت نمی‌کنند و در برابر نقض مکرر و خروج دولت ترامپ از برجام از هیچ ابزاری برای ممانعت از قانون‌گریزی دولت آمریکا استفاده نمی‌شود. به همین این دلیل کارنامه سازمان ملل در حل مناقشات جهانی بسیار ضعیف و غیرقابل‌قبول ارزیابی می‌شود.

حال راه برون‌رفت از ساختار معیوب سازمان ملل چیست؟ قاعده این است که کشورهای مختلف جهان بر اساس حقوق بین‌الملل و حقوق ملت‌ها تصمیم بگیرند و حق وتو قدرت‌ها با ابزار حقوقی یا ملغی گردد و یا به‌گونه‌ای تعدیل شوند.

مؤلفه‌های ضمانت‌های اجرایی در قطعنامه‌های سازمان ملل باید به‌گونه‌ای باشد که وقتی لازم است این قطعنامه‌ها اجرا شود قدرت‌های دیگر امکان اعمال‌نفوذ نداشته و مجبور به تمکین از قانون شوند. به نظر می‌رسد نظام بین‌الملل راه طول و درازی برای تحقق اصلاح سازوکارهای قانونی و جایگاه سازمان ملل در پیش دارد. اما باید تأکید کرد هراندازه دولت‌های مستقل از سیاست‌های یکجانبه آمریکا با کشورمان و دیگر کشورها در برابر قانون‌گریزی و زورگویی قدرت‌ها مقابله کنند، این مسیر کوتاه و هموارتر خواهد شد.

محمدرضا شجاعیان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها