ایران و مسأله فلسطین 
نگاهی به موضع غفلت‌انگیز روشنفکران به مسأله مقاومت فلسطین

ایران و مسأله فلسطین 

زندگی و زمانه یک لیبرالیست محافظه کار

محمدعلی فروغی سیاستمدار و نخست وزیر حکومت پهلوی و از چهره‌های تاثیرگذار تاریخ معاصر در ۵ آذر ۱۳۲۱ در ۶۷ سالگی درگذشت.
محمدعلی فروغی سیاستمدار و نخست وزیر حکومت پهلوی و از چهره‌های تاثیرگذار تاریخ معاصر در ۵ آذر ۱۳۲۱ در ۶۷ سالگی درگذشت.
کد خبر: ۱۴۳۲۷۸۹
نویسنده فتاح غلامی - جام جم آنلاین
به گزارش جام جم آنلاین، فروغی متولد ۱۲۵۴ است. پدرش محمدحسین ذکاءالملک از شاعران و ادیبان دوره قاجار بود. برابر با برخی از منابع و مدارک تبار خاندان فروغی به یهودیان بغداد می‌رسید که پیشه تاجری داشتند و جد اعلای محمدعلی وقتی که برای تجارت به ایران آمده بود در اصفهان ساکن شد و اسلام اختیار کرد. محمدحسین پدرمحمدعلی تا مدت‌ها با عنوان ادیب اصفهانی شناخته می‌شد، اما چون ناصرالدین شاه را مدح گفت شاه قاجار به او لقب فروغی داد. در همین ارتباط محمد حسین ادیب در بیتی به این مساله اشاره کرد. "فروغ یافت چو از مدح شاه گفته من / مرا خدیو معظم لقب فروغی داد"
 
فروغی سال‌ها در دارالفنون تحصیل کرده بود و در حین تحصیل تحت تاثیر میرزا ملکم خان از مروجان فرهنگ غربی و فراماسونری قرار گرفت و سال‌ها در روزنامه قانون با او همکاری می‌کرد و در زمان خود به یکی از شاخص‌ترین متفکران غربگرا در ایران تبدیل شد. او همچنین در ۳۲ سالگی از بنیانگذاران لژ بیداری در ایران بود.
 
ورود او به مشاغل دولتی از مترجمی او در وزارت انطباعات (وزارت ارشاد) شروع شد. او بعد‌ها بواسطه تحصیلات خود در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه استاد مدرسه عالی علوم سیاسی و رئیس دارالانشاء شد و در همین دوره بود که کتاب‌های «ثروت ملل» و «تاریخ ملل مشرق زمین» را ترجمه کرد. بعد از فوت پدرش، لقب و شغل او به محمدعلی رسید و فروغی به ریاست مدرسه عالی علوم سیاسی انتخاب شد. فرمان مشروطه که صادر شد با حمایت صنیع الدوله اولین رئیس مجلس شورای ملی، محمدعلی سرپرستی دبیرخانه مجلس را به عهده گرفت و تشکیلات اداری پارلمان را براساس مجالس اروپایی پی ریزی کرد. زمانی که مجلس به فکر تدوین قانون اساسی افتاد، محمدعلی فروغی به همراه سیدنصرالله تقوی که هر دو عضو لژ بیداری وابسته به تشکیلات فراماسونری بودند قانون اساسی فرانسه و انگلیس را ترجمه کردند و همین متون بن مایه تدوین قانون در ایران شد. 
 
وی در دومین دوره مجلس، بخت خود را برای ورود به پارلمان آزمود و به عنوان وکیل بر کرسی مجلس تکیه زد و کمی بعد به ریاست مجلس انتخاب شد. او در دوره سوم هم موفق به ورود به مجلس شد، اما از عمر نمایندگی او در این دوره کوتاه بود، چون در سال ۱۲۹۰ با تشکیل کابینه صمصام السلطنه بختیاری و متعاقب آن کابینه مشیرالدوله به وزارت مالیه، در دولت مستوفی به عنوان وزیر خارجه و در کابینه مجدد مشیرالدوله با سمت وزیر مالیه به فعالیت مشغول شد و در نهایت به مسئولیت ریاست دیوان عالی کشور رسید. همچنین درباره فروغی گفته اند که او سه روز در هفته به احمد شاه درس تاریخ می‌داد. 
 
زندگی و زمانه یک لیبرالیست محافظه کار
 
این مقطع همزمان با دوره پرتلاطم جنگ جهانی اول بود که برغم اعلام بی طرفی ایران، کشورمان از هر جهت متحمل آسیب‌های فراوان از این جنگ خانمانسوز شد. با توجه به میزان خسارات وارده بواسطه تبعات جنگ، محمدعلی فروغی از سوی آخرین دولت قاجار به عنوان رئیس هیات نمایندگی ایران برای شرکت در کنفرانس صلح ورسای به پاریس رفت، اما مشکل آنجا بود که هیات ایرانی اعزامی به کنفرانس سرنوشت ساز صلح پاریس در این کنفرانس پذیرفته نشد و علیرغم تلاش‌های افراد اعزامی به این کنفرانس شامل ذکاالملک فروغی، نصرت الدوله فیروز و مشاورالممالک انصاری هیچکدام نتوانستند به این کنفرانس ورود پیدا کنند. عامل اصلی ممانعت انگلیسی‌ها بود به این بهانه که ایران نه تنها متحد نبوده بلکه طرف پیروز جنگ نبوده این در حالی که آن‌ها از همه مواهب ایران اعم از ژئوپلتیکی، اقتصادی و مواصلاتی استفاده کرده بودند و حتی ایران را به اشغال خود درآورده بودند و با این وصف ایران را جزو طرف پیروز به حساب نیاورند تا بهره‌ای از این جنگ نبرد و در مقابل ضرر مضاعفی را متحمل شود. 
 
یکی از مقاطع تاثیر گذار تاریخ ایران که سرنوشت سیاسی کشور را دستخوش تغییر و تحول کرد موضوع انقراض سلسله قاجار و برآمدن خاندان پهلوی بود. فروغی در این دوره تمام تلاش خود را در انتقال قدرت به خاندان پهلوی انجام داد و از نزدیک ترین افراد به رضاشاه محسوب می‌شدبود. بهبودی در خاطرات خود می نویسد: «رئیس نظمیه (محمد درگاهی) مستقیماً با سردارسپه رابطه داشت. دستور وزرا را بدون کسب تکلیف از سردارسپه اجرا نمی کرد. در زمان رئیس الوزرایی به بهبودی متذکر شد که هر مطلبی که فروغی می گوید مانند این است که خودش گفته و بدون هماهنگی با او اجرا شود و به درگاهی هم تأکید شود که گفته فروغی همان گفته سردارسپه است.» 
 
زندگی و زمانه یک لیبرالیست محافظه کار
 
زمانی که پس از خلع قاجاریه رضاخان به ریاست موقت حکومت انتخاب شده بود، فروغی را به عنوان کفیل نخست وزیر انتخاب کرد. در روز تاجگذاری رضاشاه (۴ اردیبهشت سال ۱۳۰۵)، با دریافت نشان درجه اول تاج از سوی شاه جدید ایران، سخنرانی ویژه‌ای در بزرگی فرهنگ ایران باستان و لزوم پیروی از آن ایراد کرد. پس از تاجگذاری، محمدعلی فروغی از سوی رضاشاه به عنوان اولین نخست وزیر خاندان پهلوی انتخاب شد. اغلب خطابه‌های شاه توسط فروغی تهیه می شد. 
فروغی پس از دو ماه استعفاء داد؛ اما، با اصرار رضاشاه سمت وزارت جنگ کابینه مستوفی الممالک را بر عهده گرفت. تا اینکه در ۹ خرداد سال ۱۳۰۶ از مقام وزارت جنگی کابینه مستوفی الممالک کناره گیری کرد. در سال ۱۳۰۷ فروغی به عنوان نماینده ایران در جامعه ملل انتخاب شد، و با حمایت کامل آتاتورک به عنوان ریاست دهمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل برگزیده شد. 
 

فروغی و مساله فلسطین

 
در زمان ریاست محمدعلی فروغی بر شورای جامعه ملل، موضوع نزاع میان فلسطینی‌ها و یهودیان مهاجر داغ بود و طبعا انتظار می‌رفت که فروغی هم به عنوان یک سیاستمدار بین المللی در این زمینه واکنشی نشان دهد، اما نکته قابل تامل موضعگیری او در قالب ارسال گزارشی به تهران در آخرین روز‌های ریاستش بر شورای جامعه ملل در ژنو بود. او در این گزارش نوشت: «اینجانب ملاحظه کردم که با این گفتگو‌ها و با این‌که سرپرستی دولت انگلیس بر فلسطین با تضمین همین کانون یهود قبلا در جامعه ملل تصویب شده و با هوچی‌گری یهودی‌ها که فوق‌العاده در دنیا راه انداخته‌اند، مخالفت با یهود در جامعه (ملل) برای ما صورتی (خوش) ندارد. خاصه آن‌که متأسفانه افکار عمومی دنیا با یهود موافق‌تراست تا با اعراب. یهودی‌ها در آمریکا و اروپا همه مؤسسات مهمه و از جمله جراید را در دست دارند و مخالفت این جانب که هم‌آواز دیگری هم ندارم، جز این‌که سوء‌نظر دو عنصر قوی در دنیا یعنی دولت انگلیس و قوم یهود را نسبت به دولت و ملت ایران جلب کند، اثر دیگری نخواهد داشت.»
کاملا مشخص بود که او در این موضعگیری از موضع انگلیس حمایت کرد و منافع استعمارگر پیر را بر مصلحت ایران و جهان اسلام ترجیح داد. 
 

تاسیس فرهنگستان 

 
هنگامی‌که رضاشاه وزیر جنگ بود نخستین گام را در راه پیراستن زبان فارسی برداشت و در وزارت جنگ انجمنی به وجود آورد تا برای لغات و اصطلاحات نظامی که بیشتر عربی و ترکی بودند معادل فارسی انتخاب کنند. پس از انجام معادل سازی واژه های نظامی رضاشاه دستور داد واژه‌های جدید در تمام یکان‌های ارتش بکار برده شود و عدم استفاده از واژه های پیشین با مؤاخذه همراه بود. در سال ۱۳۰۸ به دستور رضاشاه کلیۀ تابلو‌های فروشگاه‌ها از زبان لاتین به فارسی برگردانده شد. در سال ۱۳۱۴ فروغی، نخست وزیر وقت، دستور تأسیس فرهنگستان را داد. فرهنگستان ایران مأموریت داشت که زبان فارسی را از واژه های عربی خالی کند و کتاب لغت جدیدی تألیف کند. اولین مجموعۀ واژه‌های فرهنگستان در سال ۱۹۳۸ منتشر شد و از آن تاریخ به بعد همه ساله مجموعه های دیگری انتشار می‌یافت. صحبت از تغییر الفبای عربی به رومی بود؛ اما، این پیشنهاد به جایی نرسید و سیاستش تغییر یافت. بنا شد نوشتۀ تابلوی مغازه ها به زبان اروپایی به کلی ممنوع شود و حتی نوشته های خارجی عکس فیلم‌های اروپایی به فارسی و حروف عربی برگردند. 
 
زندگی و زمانه یک لیبرالیست محافظه کار
 
فرهنگستان بجز پیراستن زبان فارسی و گزینش الفاظ و اصطلاحات ویژه در رشته‌های گوناگون علمی و ادبی و گردآوری واژه‌ها و اصطلاح نامه‌ها و مثل‌ها، وظایف دیگری نیز در زمینۀ تألیف و ترجمه کتب سودمند و تشویق شاعران به خلق آثار نو و ارزنده و انتشار متون قدیمی را به عهده داشت. ولی فرهنگستان هرگز به آن هدف عالی دست نیافت و کوشش خود را تنها در یک رشته که گزینش واژه‌ها بود متمرکز ساخت که در این کار گاهی دچار بی ذوقی و تندروی‌های افراطی می‌شد. فرهنگستان تا ۱۳۲۰ نزدیک به ۱۵۰۰ واژه ساده و دلنشین را به جای واژه‌های بیگانه جایگزین کرد و رضاشاه دستور داد قبل از ثبت کلمات در فرهنگستان معادل ها را به برای تأیید نزد او ببرند. 
 

قهر و آشتی رضا شاه

 
فروغی در شهریورماه ۱۳۱۲ برای دومین بار به عنوان نخست وزیر رضا شاه انتخاب شد. در آذر ۱۳۱۴ بواسطه واقعه گوهرشاد مورد غضب شاه واقع و خانه‌نشین شد. شاه دستور داد او را در هیچ مراسم رسمی و غیررسمی دعوت نکنند و کسی هم جرأت نداشت اسم فروغی را نزد او ببرد.
 
در واقعه مسجد گوهرشاد، فروغی رئیس دولت و بهترین رئیس الوزرای رضاشاه با اسدی – استاندار خراسان که در پیاده سازی برنامه‌های رضاشاه در کشف حجاب و جایگزینی کلاه پهلوی به خوبی عمل نکرده بود - قرابت داشت. دو تن از دختران فروغی عروس اسدی بودند. طبعاً فروغی در مقام شفاعت برآمد، ولی شاه به اندازه یی عصبانی و مشوش بود که نه تنها شفاعت او را نپذیرفت بلکه به وضع موهن و زننده ایی او را از کار برکنار ساخت و اسدی را هم اعدام کرد. پس از اعدام محمدولی اسدی از علی اکبر اسدی نماینده مجلس سلب مصونیت شد. او را هم به زندان بردند و دیگر فرزندان اسدی هم گرفتار شدند و به این ترتیب دوره دوم نخست وزیری محمدعلی فروغی پایان یافت. فروغی مغضوب شد، در خانه خود نشست و در را به روی همه بست. شش سال تمام خانه نشین بود و در تمام این مدت رضا شاه حتی یک بار هم سراغی از او نگرفت. اما از نظر خود فروغی این دوران پر بارترین دوران زندگی او به شمار می‌آید، زیرا طی این سال‌های انزوا و گوشه گیری بود که آثاری، چون " سیر حکمت در اروپا " و " حکمت سقراط " و " آئین سخنوری " را تحریر و به تحقیق در آثار بزرگان ادب فارسی و تصحیح و نشر نسخات صحیح آن‌ها از جمله گلستان و بوستان سعدی، و مقابله و تصحیح شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی پرداخت.  او در این دوره مدتی به عنوان سفیر ایران به ترکیه رفت. 
 
 در زمان سفیر کبیری در ترکیه بین او و آتاتورک روابط حسنه ای ایجاد شده بود، به طوری که در تمام مدت مورد مشورت قرار می‌گرفت. او از این نزدیکی استفاده کرده و با نیت آشنا کردن رضاشاه با مظاهر تمدن اروپا که در ترکیه رواج یافته بود  و پیاده کردنش در ایران موجبات سفر شاه به ترکیه را در سال ۱۳۱۳ مهیا کرد. در طی قریب ۴۰ روز اقامت، شاه مورد تجلیل ویژه قرار گرفت و هنگام بازگشت تصمیم گرفت ایران را از لحاظ ظاهر به پای ترکیه برساند. تغییر کلاه، کشف حجاب، تأسیس دانشگاه .... فروغی با مهارت خاصی موفق به انجام خواسته های خود شد، بدون اینکه شخصاً قدمی برداشته باشد. 
 

در سپیده دم سوم شهریور 

 
در زمان شهریور ۱۳۲۰ فروغی به مهم ترین مهرۀ ایران در مواجهه با متفقین بدل شد. هنگامی که ایران از شمال و جنوب مورد تهاجم نیرو‌های روس و انگلیس قرار گرفت، رضا شاه یکبار دیگر به یاد فروغی افتاد و برای نجات خود از مخمصه‌ای که در آن گرفتار شده بود به وی متوسل گردید. نصرالله انتظام رئیس تشریفات دربار در آن زمان، که عصر روز پنجم شهریور ماه ۱۳۲۰ شخصا برای آوردن به سعد آباد به دنبال او رفته بود، در خاطرات خود از نخستین برخورد رضا شاه و فروغی بعد از گذشت قریب به شش سال مینویسد که فروغی بدون اینکه عذر و بهانه‌ای برای قبول مسئولیت در آن موقع خطیر بیاورد تکلیف نخست وزیری را پذیرفت و در پاسخ رضا شاه گفت " اگر چه پیر و علیل هستم، ولی از خدمت دریغ ندارم". رضا شاه برخلاف معمول که وزیران را خود تعیین می‌کرد به فروغی گفت که در انتخاب وزرای کابینه خود آزاد است. انتظام در دنباله خاطرات خود می‌نویسد " فروغی عرض می‌کند که، چون همه خدمتگزارند فعلا حاجت به تغییری نیست. شاه می‌گوید پس سهیلی وزیر خارجه شود و عامری به وزارت کشور برود".
 
زندگی و زمانه یک لیبرالیست محافظه کار
 
 
بعد از خلع رضا شاه از سلطنت و انتقال آن به محمد رضا شاه ولیعهد او، مهمترین اقدام کابینه جدید فروغی امضای پیمان سه جانبه بین ایران و انگلستان و شوروی بود، که ضمن آن دولتین انگلیس و شوروی در ازاء همکاری‌های ایران با متفقین در زمان جنگ، استقلال و تمامیت ارضی ایران را تضمین نموده و متعهد شده بودند شش ماه بعد از خاتمه جنگ نیرو‌های خود را از ایران خارج نمایند.
 
فروغی پس از قریب به یکماه تردید و دودلی سرانجام تصمیم گرفت که کابینه خود را ترمیم کند و با تغییر چند وزیر رضایت اکثریت نمایندگان را جلب نماید، ولی بعد از معرفی وزیران جدید به مجلس فقط ۶۶ نفر از ۱۱۲ نماینده حاضر در مجلس به دولت او رای اعتماد دادند، و فروغی با اعلام این مطلب که با چنین اکثریت ضعیفی نمی‌تواند به کار ادامه دهد، از مقام نخست وزیری استعفا داد.
 
فروغی بعد از کناره گیری از مقام نخست وزیری، به اصرار محمد رضا شاه که به راهنمائی و مشاورت او احتیاج داشت، وزارت دربار را پذیرفت و تا زمان مرگ خود این سمت را در اختیار داشت. فروغی در اوایل وزارت دربار خود هم در تعیین خط مشی سیاسی مملکت نقش عمده‌ای داشت و سهیلی نخست وزیر وقت در تمام مسائل مهم به سیاست داخلی و خارجی کشور با او مشورت می‌کرد، ولی با سقوط کابینه سهیلی در مردادماه ۱۳۲۱ و انتخاب قوام السلطنه به مقام نخست وزیری از نفوذ او کاسته شد. قرار بود فروغی به عنوان سفیرکبیر ایران به امریکا برود که مرگ به سراغش آمد و در آذر ۱۳۲۱ درگذشت.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها