‌ فریدون جیرانی، ‌نویسنده و کارگردان ‌«تعبیر وارونه یک رویا»:

ساختار سریال سازی را بشکنید

پیوند درام و انرژی هسته‌ای در «تعبیر وارونه یک رویا»

1ـ عوامل و دست‌اندرکاران سریال «تعبیر وارونه یک رویا» سوژه‌ای نسبتا بکر و دست‌نخورده را محمل و بهانه ساخت این اثر نمایشی قرار داده‌اند؛ ترور دانشمندان هسته‌ای ایران. در چند سال اخیر کمتر می‌توان سراغ گرفت از سریال و مجموعه‌ای نمایشی که اینچنین جدی و خارج از لفافه به این موضوع پرداخته باشد. تعبیر وارونه یک رویا البته از یک ویژگی مثبت دیگر هم سود می‌برد.
کد خبر: ۸۲۸۹۴۸
پیوند درام و انرژی هسته‌ای در «تعبیر وارونه یک رویا»

فریدون جیرانی بخوبی توانسته چنین موضوع حساس به سیاست پهلوزده را با درام درآمیزد و یک ترکیب نسبتا قابل قبول در پیش روی مخاطبانش قرار دهد. این کارگردان امروزی و نویسنده و منتقد دیروزی با چیدمان مناسبات انسانی و روابط عاطفی و اجتماعی در کنار یک موضوع کاملا جدی، تلاش کرده تا با خلق گره‌های داستانی و جذابیت‌های سمعی و بصری تماشاگر را دلخسته و ملول نکند و ضمن سرگرم کردنش، نقبی هم بزند به تاریخ و یادآوری کند خبائث و نامرادی‌ها را و هشدار و زنهاری هم بدهد برای گوش به زنگ بودن و ارتقای ضریب هوشیاری که این مرز و بوم بدخواه و دشمن کم ندارد. تازگی و بکر بودن سوژه می‌تواند یک امتیاز مثبت برای تعبیر وارونه یک رویا باشد.

2ـ فریدون جیرانی کارگردان مجرب و کاربلدی است، اما می‌تواند کمی غیرقابل پیش‌بینی‌تر هم باشد. شاید پاره‌ای از دوستداران فیلم‌هایش منتظر باشند تا یک غافلگیری جدید از او ببینند. یک غافلگیری در حد فاصله میان فیلم‌های صعود و قرمز. این انتظار البته که سال‌هاست در حد آرزو مانده و گویا قرار هم نیست به همین زودی‌ها به حقیقت بپیوندد. شاید ترکش بی‌حوصلگی مرسومی که این روزها به جان کارگردانان سینما و تلویزیون افتاده، گوشه دامان جیرانی را هم گرفته باشد. شاید فریدون جیرانی می‌خواهد مسعود کیمیایی دوم باشد که کارگردانی کند، اما بی‌حوصله و عجولانه. در تعبیر وارونه یک رویا از ظرافت‌های کارهای ابتدایی جیرانی خبری نیست. برخی از سکانس‌ها فوق‌العاده بی‌دقت و سرسری ساخته شده است. این بی‌دقتی گهگاه حتی به بی‌اطلاعی نزدیک شده و حتی پهلو می‌زند. جیرانی گویا نمی‌داند که یک مامور اطلاعاتی زخمی را به کشور بازگشته است بدون رعایت جوانب احتیاطی و امنیتی، به راننده یک آمبولانس نمی‌سپارند تا دخترش هم در کنار پدر بنشیند و مویه کند و ناله بزند. نوع روابط و تعاملات شخصیت‌های غیرایرانی سریال هم که محشر است.

3ـ به طور معمول آثار نمایشی سفارشی و مناسبتی در شخصیت‌پردازی به ورطه شعارزدگی و بزرگنمایی می‌افتند و مبتلا به کلیشه می‌شوند. سریال تعبیر وارونه یک رویا حداقل از این اتهام بری است؛ دستکم در چند شخصیت اصلی. برعکس قریب به اتفاق مجموعه‌های نمایشی، شخصیت‌های این سریال باوجود امنیتی بودن‌شان نه از آسمان نزول اجلال کرده‌اند و نه فرشتگانی هستند در قالب بنی‌بشر که از هر پلشتی و اشتباه مبرا. سابقه نشان دادن تک‌بعدی ماموران امنیتی و اطلاعاتی به پیش از انقلاب بازمی‌گردد، حتی همیشه این شخصیت‌ها را در قالب و بسته انسان‌هایی بشدت مثبت که گویا کوچک‌ترین دغدغه‌ای در زندگی شخصی خود ندارند و تمام تمرکز، توان و انرژی‌شان صرفا بر کار معطوف است، به مخاطبان عرضه کرده‌اند. جیرانی در تعبیر وارونه یک رویا اما از این کلیشه عبور کرده و مامورانی را به تصویر می‌کشد که در زندگی شخصی‌شان دچار مشکل هستند؛ همسر یکی پیرانه‌سر از خانه رفته و دیگری با چالش ازدواج دخترش مواجه است، تازه عاشق هم می‌شوند. در عین حال، همه هم وظیفه‌شناس. نه کار بر زندگی می‌چربد و نه دغدغه بر حرفه. این ماموران معصوم هم نیستند؛ اشتباه هم می‌کنند، مثل همه. همین شباهت شخصیت‌های سریال به مردم کوچه و بازار است که ارتباط برقرار کردن با آنها را برای بیننده آسان و سهل‌الوصل می‌کند. همین نغلتیدن در ورطه تکرار و کلیشه برای سریال و کارگردانی جیرانی یک امتیاز به شمار می‌رود.

4ـ بخشی از داستان سریال در خارج کشور می‌گذرد و عده‌ای از هنرپیشه‌هایش هم غیرایرانی، عمدتا ارمنستانی؛ پرسش قابل و لازم طرح چگونگی گزینش این بازیگران است و این‌که بر مبنای کدام متر و معیاری انتخاب شده‌اند. بازی‌های این بازیگران بشدت تصنعی و ضعیف از آب درآمده است. این کاستی را باید به ناکامی جیرانی در هدایت بازیگرانش نسبت داد یا آشنایی نداشتن هنرپیشه به الفبای بازیگری؟ سابقه و رزومه‌ای از بازیگران غیرایرانی سریال خواسته شده و اصلا بازیگر هستند؟ از چه مسیر، با کدامین سازوکار و توسط چه کسی یا کسانی انتخاب شده‌اند؟

در این میان، فریدون جیرانی چقدر نقش داشته است؟ به نظر می‌رسد باید فکری کرد به حال بکارگیری بازیگران خارجی در سریال‌های ایرانی. مضیقه مالی و کمبود بودجه می‌تواند بهانه و حتی دلیل موجهی باشد بابت نرفتن به سراغ بازیگران اسمی و مجرب اما آیا نمی‌توان از دانشجویان رشته هنرپیشگی یا بازیگران تازه‌کاری که اتفاقا مستعد هم هستند در این پروژه‌ها استفاده کرد؟ طبیعتا توقع مالی این بازیگران تازه‌کار و جویای نام هم نباید چندان بالا باشد. سریال تعبیر وارونه یک رویا نه فقط در انتخاب بازیگران غیرایرانی‌اش که در شخصیت‌پردازی آنها هم حسابی لنگ می‌زند. سیاه و سفیدی عریان این شخصیت‌ها درست می‌نشیند وسط ذوق مخاطب.

در مورد بازیگران ایرانی سریال هم از داریوش ارجمند که بگذریم، مابقی کم و بیش بخوبی از عهده نقش‌هایشان برآمده‌اند. امیر جعفری هم آمده تا در تلویزیون با ایفای شخصیتی جدید، شروعی دوباره و تازه داشته باشد. فرهاد قائمیان را هم نباید از قلم انداخت؛ او بازیگر خوبی است با پشتوانه مسبوق به سابقه تئاتری.

5 ـ جیرانی در سریال آخرش، ساختارشکنی‌های مرسومش را تکرار می‌کند و چارچوب‌ها را البته در حد توان تکانی می‌دهد. او در سریال، «مرگ تدریجی یک رویا» شمایل یک دختر الکلی دائم‌الخمر با بازی تحسین‌برانگیز ستاره اسکندری را به تصویر می‌کشید و حالا در تعبیر وارونه یک رویا بدون تعارف و پرده‌پوشی به ازدواج مجدد و همسر دوم می‌پردازد. به این پرداخت هم به سیاق معمول رنگ و لعاب مضحکه و ندامت نمی‌زند. ازدواج دوم ضدقهرمان سریال جیرانی نه خفیه است و نه به حکم جبر زمانه و موقعیت؛ قضا را ببین، همه چیز کاملا ارادی است و به خواسته و میل خود. پشیمانی‌ای هم در کار نیست، دست‌کم تا به اینجای سریال.

محسن محمدی

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها