مطلب هفته گذشته این ستون درباره تهیه‌کنندگان عشق فیلم و خصوصا دسته‌بندی انجام شده درباره کارگردان/ تهیه‌کنندگان سینما بازتاب‌های مختلفی داشت. ازآنجا که پرداختن به این موضوع دامنه‌ پرچالشی دارد و طرح آن در قالبی محدود،همچنان باعث برداشت‌های متناقضی خواهد شد، لذا این مورد راوا‌می‌گذارم به فرصتی دیگروبحث را پیرامون تهیه و تولید فیلم دربخش خصوصی ادامه می‌دهم.
کد خبر: ۱۴۵۴۴۷۶
نویسنده محمدتقی فهیم | منتقد سینما
یادداشت قبلی با این دیدگاه و نظر به‌پایان رسید که «شرایط برای فعالیت و مشارکت بیشتر تهیه‌کنندگان عشق فیلم مهیا شده‌است». چرا؟ به این دلیل مبرهن که در سیاست‌گذاری‌های جدید سینمایی، فروش فیلم و تلاش برای افزایش تماشاگر، راهبردی جدی است. سیاست‌های سازمان سینمایی در سه گرایش عمده و مهم، مطرح و پیگیری می‌شود. مثلث فروش فیلم‌ها، سالن‌سازی و معیشت سینماگران شاکله فعالیت مدیریت جدید را تشکیل می‌دهد. البته پیگیری امور رفاهی از‌جمله تامین مسکن، بیمه و بسته‌های کمک معیشتی سینمایی‌ها در واقع جزو وظایف خانه سینما و فعالیتی صنفی محسوب می‌شود اما مسبوق به‌سابقه است که خانه سینما در این زمینه چندان روسفید نیست؛ بنابراین خود وزارت ارشاد و به‌خصوص سازمان سینمایی این مهم را برعهده گرفته است که مورد بحث این قلم نیست اما در باب رونق سینما که شامل پیگیری و حمایت توامان ساخت و افزایش سالن‌های نمایش و تمرکز بر تصویب فیلمنامه‌هایی که از مؤلفه‌های تماشاگرپسند برخوردار باشد، گفتنی‌های زیادی وجود دارد. با توجه به‌تایید محمد خزاعی توسط وزیر ارشاد که ابراز داشت «خزاعی کارهای نیمه‌تمامی دارد که بامدیریت او تا پایان دولت به اتمام خواهدرسید» حاشیه‌های مطروحه را از حیز انتفاع ساقط کرد؛بنابراین سیاست‌های رئیس سازمان سینمایی پیرامون اشاره‌های بالا ادامه پیدا خواهد کرد. با توجه به افزایش سالن‌های نمایش، رویکرد ازساخت وتولید فیلم‌هایی که مورداقبال تماشاگر واقع شوند، فرصتی است که تهیه‌کنندگان بخش خصوصی (درصورت نداشتن و پیدا نکردن سرمایه‌گذار با چپ پر)چنانچه مطمح‌نظرشان سینما باشد و غرض‌های دیگری در کار نباشد، بی‌تردید می‌توانند از شرایط و مسیر قابل حمایت استفاده لازم را ببرند، مشروط براین‌که پروسه و امکانات تولید را مبتنی بر ارزان تمام‌شدن یا آثار معروف به «لو‌ باجت» برنامه‌ریزی کنند. شکی در این نیست که سینما صنعتی گران و پر‌هزینه است، به‌ویژه با تورم موجود، برخی از اسم فیلم ساختن وحشت می‌کنند، ولی به همین سیاق و تجربه، همواره رویکردی در سینما بوده و در جهان کنونی نیز عمل می‌کند که با ارزان تمام کردن فیلم، پیشاپیش، بخشی از سرمایه برگشته حساب می‌شود. آنچه در اینجا مد نظر است این‌که علاوه بر تولید در قالب فیلم‌های لو باجت، فعالیت تیمی و همکاری با گروهی که در درجه اول عشق فیلم، ملاک و دلیل حضور و مشارکت آنان است نیز می‌تواند کمک زیادی در به نتیجه رسیدن پروژه تلقی شود. در آثار لو باجت علاوه براین‌که تمرکز بر یافتن ایده و موضوع تازه، بکر، شگفت و کنجکاوی‌برانگیز است، تلاش سازنده بر پیدا کردن و جلب نظر استعدادهای ناشناخته یا کمتر شناخته‌شده دارد. این روند تنها در زمینه هنرپیشه نیست، بلکه در همه‌ پست‌های پروژه، به‌خصوص پست‌های گران‌قیمت مانند فیلمبرداری، تدوین و... نیزصاحب اثرباید درک وفهم وکشف استعدادها راداشته باشد تا درمجموع گروهی توانمند اما مهجور را به کار بگیرند تا با اثری مهم، ولی ارزان سروکار داشته باشد. این رویه و روش تولید فیلم در عین ارزان تمام شدن پروژه، نیروهای تازه‌نفس و خلاق جدید نیز وارد سینما می‌کند. دهه۶۰ و فرهنگ قناعت و پرهیز از لاکچری بازی در زیست گروه، پیش‌روی همه است، ضمن این‌که تجربه فیلمسازانی مانند امیر نادری تا مرحوم کیارستمی، جلیلی، مخملباف و... نیز قابل رصد کردن است. فیلمسازان این گرایش باید به‌جای هتل درجه یک،رستوران پر زرق و برق، ایاب‌و‌ذهاب دربستی و...را کنار بگذارند و جایش را با خلاقیت در همه زمینه‌ها پرکنند.خلاصه این‌که تا شرایط مطلوب ورسیدن به سینمایی که در سبد مصرفی دائمی مردم قرار گیرد، راه‌حل نفس کشیدن بخش خصوصی، تولید ارزان است.
 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها