دو سیمای یک نبرد
چرا غربگرایان به طوفان الاقصی نگاه متفاوتی دارند

دو سیمای یک نبرد

احمد میراحسان، نویسنده، شاعر و مستندساز از شروع طوفان‌الاقصی اشعار مختلفی برای مظلومیت فلسطین سروده است. این شاعر باسابقه براساس جنایات رژیم صهیونیستی در منطقه جبالیا، جدیدترین شعر خود را اختصاصا در اختیار جام‌جم قرار داده است.
کد خبر: ۱۴۲۹۰۸۳
نویسنده احمد میراحسان | نویسنده | شاعر و مستندساز

سلسله جبال خون در اردوگاه  /که فرود گاه آن/ آسمان ملکوت است /و امیدی ندارد و پناهی مگر خدا/که نکشتنی است / سلاح‌شان /رستاخیز جان‌هاشان است/عبودیت است و آزادگی‌ست/قیام خون است جبالیا/اقامه خون است جبالیا/قامت خون است جبالیا

پیکره‌های خون که در خیابان‌ها شهادتین می‌خوانند/و خون که در خیابان راه می‌رود/با تپانچه‌ای به چهره بی‌رحمی /فریاد می‌زند در گوش جهان /و فاش می‌کند/فرشتگان التیامش نمی‌دهند /نه دریاهای معترض  و نه موج‌های خشم /جبالیا چشم به‌راه انتقام عظیم است/بادها بی‌وقفه می‌خوانند/مرهم این قتل‌عام/ منتقم موعود است(عج)
پژواک کوه‌ها تکرار می‌کند /مرهم این قتل‌عام /منتقم موعود است (عج)/و موج‌ها و خیزاب‌ها/بر سواحل فلسطین سرمی‌کوبند /مرهم این قتل‌عام/منتقم موعود است(عج)/و همه هراس بنی‌شیطان /از همین نام است
درندگی بیچاره/که می‌لرزد و دیوانه می‌شود/همین نام است/که آینده محتوم صهیونیسم را/ به چهره‌اش می‌کوبد و/رازگشای هفتاد و پنج سال  جنایت است.
جبالیا چشم به‌راه نامی‌ست/ که کشته نمی‌شود./که پیروزی است و همان است/ که خون را بر بمب‌ها پیروز می‌کند/نامی که جبالیا گواه آن است./آه جبالیا جبالیا گواه است /شاهد و مشهود است/سند و مستند است/و افشاگر جهانی‌ست/که خردش در غباب است /جهانی در سیطره کابوس و تاریکی/دنیا که مرکب آمریکا و شیاطین است و حرمله/اما جبرائیل انگشت اشاره به وحی دارد:/بمب‌ها و بمب‌افکن‌هاشان/از مصالح ناتوانی و ترس آفریده شده‌اند /از خشم و جنون و کفتار/و به چشم به‌هم‌زدنی از کار می‌افتند/برابر آتش غیرت غزه ذوب می‌شوند /دود می‌شوند و به هوا می‌روند.
صهیونیسم گرگی‌ست/ مبتلا به هاری درمان‌ناپذیر/از تبار یهودانی که یک روز/هفتاد پیامبران‌شان را سربریدند/و حالا خون‌آشامان افتاده‌اند / به جان گهواره‌ها و کودکان بی‌سلاح فلسطین /این ابلیس‌گرگ خونخواره /نمی‌داند خدا محکومش کرده /تا به‌دست خود در دو جهان سمبادی منفور باشد.
و جهان می‌نگرد بمب‌های فسفری /در اردوگاهی را که حتی تفنگی بر دوش نمی‌کشید /جهان می‌نگرد درنده هار را در جبالیا /می‌نگرد در بیمارستان‌ها/کودکان و نوزادان را سر می‌برد و تبخیر می‌کند.
المعمدانی /میدان ظهور جنایت گرگ استکبار شده است.
و شما ای‌مردم مظلوم/خود پیروزی هستید/ای شکیب بی‌تسلیم /ای رسواگر سازمان خصم ملل/ و حقوق ضد بشر/ و نهادهای حیات وحش/و فرعون‌های بی‌آزرم/و شیطان بزرگ/همه دروغواره‌های چرکاشوب عفن/تفرعن‌های تحقیرشده این غاصبان و شیاطین /برباد می‌رود با صبر و صلوه/ با حماسه و پایداری /باحماس و مقاومت امت آخرین /حبیب‌ا.../اختاره ا.../که نور نخستش/ظلمات صهیونیسم را /درمانده می‌کند و می‌بلعد /چنان که شب را سپیده احاطه و زائل خواهد کرد.
جبالیا!
وعده ا... راستا دارد و به‌راستی / کژی ندارد /و دیر و دور نیست/ خاکستر پرچم اشغالگران در باد محو شود و آنگاه/صهیونیسم نامی‌ست مرده /یادآور عذاب موعود / که فرود می‌آید و برباد می‌دهد
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها