مواضع هابرماس درخصوص مشروعیت حمله اسرائیل به غزه 

سقوط فلسفه غرب

هابرماس مشحون از جهالت، اغوا، وانموده و سقوط روحی، علمی، اخلاقی و ... است. این سقوط فلسفه غرب است. البته خواننده می‌تواند اعتراض کند که هابرماس تنها یک فیلسوف است و نمی‌توان آن را سقوط فلسفه غرب وانمود کرد.
کد خبر: ۱۴۳۱۶۷۸
نویسنده احمد میراحسان | نویسنده و پژوهشگر فرهنگی
 
این ظاهرا درست است اما بدانید که اولا هابرماس بزرگ‌ترین فیلسوف مدافع دموکراسی موجود و کنونی غرب است و دیگر آن‌که این اوست که مدافع سرسخت تمدن مدرن و لیبرال‌دموکراسی است؛ زیرا فیلسوفان دیگر نظیر فوکو وضع اپوزیسیون و منتقد برابر نظام موجود دارند. بدین‌سان هابرماس به‌عنوان فیلسوف مدافع نظم سرمایه‌داری، نماد سقوط فلسفه‌ای است که همگام نظام جهانی و دارای موضعی ضدانقلابی و ضددگرگونی این نظام و سیطره‌ تمدنی آن است. تمدنی که چیزی از داعیه‌ها و ارزش‌های انسان‌دوستانه‌اش باقی نمانده است. امروز نهادهای مدرنیته، با چهره‌ای به‌غایت ارتجاعی برابر چشم‌های جهان قرار گرفته است. رفتار ظالمانه و بی‌رحمانه نهادهای بین‌المللی نفرت‌انگیز است. ناکارآمدی سازمان ملل، تا حد همدستی با جنایت پیش رفته، درحالی‌که خشم افکارعمومی سرریز کرده است. مردم جهان خیز برداشته‌اند و جهان نشان می‌دهد آماده قیام علیه مناسبات وحشیانه قدرت است. در این فضاست که رهبر فلسفه غرب لیبرال، هابرماس دچار حماقتی می‌شود که نشان ورشکستگی فلسفه غربی و سقوط آن است تا سرحد دفاع از جنایت. هابرماس در بیانیه‌اش در مقام روابط‌عمومی قدرت جهانی ظاهر شده و به تحریف مقاومت حماس پرداخته است.
او در بیانیه اعلام کرده است: «عملیات ارتش اسرائیل علیه این اقدامات تروریستی به لحاظ اصولی موجه است.»
این موضع شرم‌آور و تحریف‌آلود و دروغ‌زن در حد کذب جنایت صهیونیستی سقوط کرده است. هابرماس خود را به جهل زده و حتی کودکان می‌دانند مقاومت یک ملت و نیروهای رزمنده‌اش که علیه رژیم اشغالگر، آدمکش و تروریست خشن و بی‌رحم می‌جنگند، هرگز در هیچ فرهنگ و داوری و نهاد حقوقی تروریست خوانده نمی‌شود. هابرماس کاسه داغ‌تر از آش شده است. قدرت جائر یک عمر فیلسوف فلسفه‌فروش را علم و پرواربندی می‌کند تا روزی چنین با وقاحت موضعی بگیرد که ستم نیروهای ستمگر را توجیه و بی‌آزرم‌ترین موضع را که سبب دلگرمی جنایتکاران می‌شود، اعلام نماید و به راهبر این عملیات (عملیات کشتار کودکان و زنان بی‌سلاح) با ملایمت پند دهد: «راهبر این عملیات باید اصل تناسب، اجتناب از کشتن غیرنظامیان و پیشبرد جنگ با ملاحظه صلح در آینده باشد.» 
هابرماس در این گفتار شبیه احمق‌های حواس‌پرت فیلم‌های کمدی ظاهر می‌شود یا خود را به جهل می‌زند. اصل تناسب یعنی چه؟ کدام تناسب؟ اسرائیل ۷۵ سال است که سرزمین فلسطین را اشغال کرده، ملت فلسطین را کشتار کرده و هر خشونت مرگباری که از دستش برآمده، انجام داده است. در برابرش گروه مقاومت غزه که به‌ویژه در سال‌های اخیر مردم غزه کشتار شده، تحقیر شده و در زندانی به‌نام غزه اسیر زندان‌بان بی‌رحم شده علیه اشغالگران عملیات مشروعی را آغاز کرده که قوانین حقوق در همین نهادهایی که غرب تاسیس کرده آن را حق مردم غزه می‌داند. حال فیلسوف ما خود را به خریت ‌زده و می‌افتد وسط معرکه ابلهانه و از تناسب و اجتناب از کشتن غیرنظامیان حرف می‌زند. هابرماس اصلا اسم صبرا و شتیلا را شنیده؟ می‌داند معنی معنای بمباران بیمارستان شفا و اندونزی و شهر و خانه‌های مردم غزه و اردوگاه یعنی چه؟ دنیا دارد با فریاد به ریش حماقت هابرماس می‌خندد. آقای هابرماس، عجب راه‌حلی به قاتلان می‌دهی.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها