علی قوی‌تن، کارگردان فیلم «زندگی و زندگی» در گفت‌وگو با «جام‌جم»:

کودکان امروز در جست‌وجوی هویت‌شان هستند

نگاهی به فیلم «قوی‌دل»ساخته علی فراهانی صدر

الگویی برای ارتقای مستند خلاق

 موضوع مستندسازی درباره اتفاقات و پرونده‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قضایی و غیره، طی سال‌های اخیر موضوع بحث بسیاری از صاحب‌نظران این عرصه بوده است. در این بین، آنچه بیش از هر نکته‌‌ای با اجماع همگانی همراه بوده، تلاش برای ارتقای مستندسازی خلاق به‌منظور تاثیرگذاری و جذب مخاطبان بیشتر بوده است.
کد خبر: ۱۴۵۴۱۱۲
نویسنده سیدمحمد سلیمانی - گروه فرهنگ و هنر
الگویی برای ارتقای مستند خلاق
 
موج مستندسازی خلاق
درشرایطی که بسیاری از مستندهای تولیدشده درباره رویدادهای مهم یامستندهای پرتره، صرفا آمیزه‌ای از نمایش چند سند آرشیوی وگفت‌وگو با شخصیت‌ها بوده، رویکرد جدید مستندسازان جوان به خلاقیت درانتخاب فرم متناسب با مضمون، موج جدیدی از مستندسازی خلاقانه به راه انداخته که نشانه‌های روشن و دقیق آن،در دوره‌های اخیر برگزاری جشنواره فیلم مستند سینما حقیقت به‌وضوح دیده می‌شد. حالا دیگر بارشد واعتلای تکنیک‌های بصری در سینمای ایران، فعالان عرصه مستندسازی هم از آن بی‌‌بهره نمانده‌اند.مستند خلاقانه توانسته علاوه بر جدی‌گرفتن موضوع مهم پژوهش، تکیه بیشتری هم بر ابزار و شیوه‌های فنی مستندسازی داشته باشد وازاین رهگذر،علاقه‌‌مندان سینمای مستند این روزها شاهد تولید و نمایش مستندهایی هستند که نشان می‌دهد پدیدآورندگان آنها با آن‌که از بودجه‌های دولتی هم بی‌بهره نبوده‌اند، آشکارا رویکرد جذب مخاطب بیشتر را دردستور کار خود قرار داده‌اند.آنان و به‌ویژه تهیه‌کنندگان آگاه و آشنا با مقوله مستندسازی که به‌تازگی وارد این عرصه شده‌اند،به‌خوبی دریافته‌اند که سطح توقع مخاطبان سینمای مستند از تماشای چند مصاحبه تقطیع‌شده و تعدادی فیلم و عکس مستند واقعی و بازسازی‌شده فراتر رفته و باید آنان را با استفاده از ابزارهای روزآمد سینما نه مرعوب، بلکه متقاعد کرد. مخاطبان سینمای مستند خلاق، حالا همان‌قدر که برای پژوهش‌های دقیق و کامل، ارزش و اهمیت قائل می‌شوند و سطح کیفی آنها را هم تشخیص می‌دهند، روی فرم بصری مستند و شیوه روایی آن نیز حساسیت نشان می‌دهند.به همین دلیل مستندهایی مانند «فرار ازقصر» و«قوی‌دل» به‌عنوان جدید‌‌ترین مستندهای حرفه‌‌ای به‌نمایش‌درآمده در سینماها با استقبال خوب مخاطبان روبه‌رو می‌شود و نشان می‌دهد که نقطه‌عطفی در سینمای مستند ایران شکل گرفته و هم‌اکنون زمان بهره‌‌گیری از ارتقای سطح سلیقه مخاطبان این سینما که حاضرند برای تماشای مستند مورد علاقه‌شان بلیت بخرند و به سینما بروند، فرارسیده است.اگرچه تا رسیدن به زمانی که مستندهای بلند حرفه‌ای در سینماهای بیشتر و با مخاطبان افزون‌تری به نمایش درآیند، راه طولانی در پیش داریم اما به نظرمی‌رسد زیرساخت‌ها برای رویکرد جدی‌تر به مستند خلاقانه فراهم است وحمایت از فعالان این عرصه می‌تواندسینمای مستند را ازمسیری کوتاه‌تر به اهداف اصلی‌اش برساند.
 
حضور جذاب وتاثیر گذار راوی 
این مقدمه طولانی را نوشتم تا توضیح بدهم چرا قوی‌دل ‌می‌تواند یک اثر نمونه‌ از سینمای مستند خلاق ایران باشد. چرا باید سعی کنیم وجوه مختلف آن را بررسی و تماشای آن را به علاقه‌مندان سینمای مستند توصیه کنیم. علی فراهانی صدر، اولین گام را در پرداختن به موضوع ورود فرآورده‌های خونی آلوده و ویروس‌زدایی نشده به چرخه توزیع وزارت بهداشت در دهه۷۰ به درستی برداشته است‌. شخصیت یا بهتر بگویم قهرمان این پرونده تلخ و غم‌انگیز درنظام بهداشت ایران، خوشبختانه در قید حیات است و در واقع کسی که بیشترین و دقیق‌ترین اسناد و مدارک مربوط به این رویداد مهم را دراختیار داشته و دارد،درمتن مستند دیده می‌شود و در بازسازی آنچه که رخ داده، نقش اول و اصلی را ایفا می‌کند. اتفاقا شخصیت کاریزماتیک و جذابی هم دارد و نقش خودش را به خوبی زندگی می‌کند‌. شخصیت اصلی مستند یاهمان احمد قوی‌دل، هم در تصاویر مستندی که از دادگاه مسئولان سازمان انتقال خون و وزارت بهداشت وقت موجود بوده دیده می‌شود وهم در تصاویر بازسازی شده درمکان‌های مختلف‌.تقریبا همه اطلاعاتی که مستند قوی‌دل در اختیار مخاطبانش قرار می‌دهد، از زبان او روایت می‌شود و اسناد ومدارک موجود راهم خود او به دوربین نشان می‌دهد ولی حتی در جایی که او رو به مصاحبه‌کننده در جایی شبیه بایگانی اسناد قدیمی اداره ثبت مشغول ارائه اطلاعات و نشان دادن مدارک است، تماشاگر اثر، حسی ازگفت‌وگوی متداول در مستندهای مشابه دریافت نمی‌کند وهمچنان قوی‌دل به عنوان شخصیت اصلی یا قهرمان یک اثر داستانی درلوکیشنی جذاب، متفاوت و موثر که ثمره همکاری دقیق و سازنده طراح صحنه، فیلمبردار، کارگردان و خود راوی است، معرفی می‌شود. کارگردان در قوی‌دل با انتخاب فرم روایی جذاب همراه با نوعی طنز سیاه که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد، همه اطلاعات مورد نیاز مخاطب را درباره چگونگی به جریان افتادن پرونده و نقش احمد قوی‌دل و رسانه‌ها در به سرانجام رسیدن آن در اختیارش قرار می‌دهد و تا همین جا هم در زمره مهم‌ترین مستندهای خلاقانه سال‌های اخیر سینمای ایران قرار می‌گیرد .
 
فقط روایت متفاوت؟
‌در اینجا یک سؤال مهم مطرح می‌شود‌. آیا قرار است همه چیز این اثر در روایت متفاوتش خلاصه شود‌؟ نحوه معرفی شخصیت احمد قوی‌دل پیش از ورود او به پرونده فرآورده‌های خونی آلوده و کمدی سیاهی که در سراسر آن به کار گرفته شده است، چه نقشی در ارتقای جایگاه این مستند در میان آثار مشابه داشته است‌؟ از جایی که قوی‌دل وارد ماجرای پرونده می‌شود، با تلاش او برای تحصیل در رشته‌های حقوق و مدیریت رسانه آشنا می‌شویم ‌اما آنچه بیش از آن رخ داده، نقش بسیار مهمی در باوراندن این شخصیت به مخاطب و ایجاد فضای ذهنی مورد نظر فیلمساز داشته است. نگاه کنید به چگونگی نشان دادن علاقه قوی‌دل به تصویر و ثبت لحظات زندگی نیازمندان در قالب نمایشگاه عکس و بعد ورود به زندگی شخصی وخصوصی او که از همان‌جا طنزی تلخ را هم به ساختار کلی فیلم اضافه می‌کند‌. از وقتی که قوی‌دل در دوران مدرسه یک دوربین چوبی می‌سازد تا زمانی که به لطایف‌الحیلی در یک پاساژ نیمه‌تمام، نمایشگاه عکس محرومان دایر می‌کند، همه‌چیز بازسازی می‌شود و حتی نمایشگاه عکس هم با طراحی صحنه متکی بر فضایی سوررئال، روایت‌های قوی‌دل را با جذابیت‌های بصری که مستندساز ایجاد کرده است دیدنی، شنیدنی و تاثیرگذار می‌کند.
 
کارکردهای فانتزی
اوج این روایت‌های خلاقانه و مؤثر در جایی است که احمد قوی‌دل امروز، درکنار همسرش پای سفره عقد از چگونگی ازدواجش و اتفاقات تلخ و شیرین آن سخن می‌گوید و باز هم فضاسازی بر مبنای تصاویری که آمیزه‌ای از فانتزی و واقعیت است، شکل می‌گیرد و حتی تا جایی پیش می‌رود که تکرار شکستن شیشه‌ها و شادمانی شبانه خانواده، به اوج فانتزی که نشان دادن انفجار ناشی از بیان واقعیت‌ها توسط احمد قوی‌دل است ختم می‌شود و همین لحظاتی که کمدی سیاه و مؤثری را به‌وجود آورده است، زمینه را برای ورود شخصیت اصلی به ماجرایی که بیان واقعیت‌های موجود در آن گاهی درحد بمب خبری ناشی از نقش‌آفرینی رسانه‌ها عمل می‌کند، فراهم می‌آورد‌. زمانی که قوی‌دل پاسخ استعلام مراجع قضایی را با ترفندی از روی میز قاضی برمی‌دارد، کپی می‌گیرد و دوباره سر جایش می‌گذارد یا در جای دیگر سعی می‌کند نامه مهرو‌موم شده دفتر رئیس قوه قضاییه را باز کند، برای مخاطب سؤال‌برانگیز نمی‌شود چرا که آنچه از گذشته بازسازی شده احمد قوی‌دل با ساختاری که همیشه با درجاتی از طنز و فانتزی همراه بوده است می‌بینیم، همواره این احتمال را در دل خود داشته است که او در موقعیت‌های دشوار تصمیم‌گیری، سخت‌‌ترین راه‌ها را انتخاب کند؛ راه‌هایی که حتی گاهی اوقات ممکن است شائبه سرقت و دستکاری نامه‌ها را هم به‌وجود بیاورد اما باز هم در نگاهی کلی، تلخی و اهمیت پرونده‌ای که احمد قوی‌دل به آن ورود کرده آن‌قدر هست که انگار تماشاگر در جاهایی به او حق می‌دهد که برای احقاق حقوق آدم‌هایی که انگار هیچ اراده‌ای برای شنیده شدن فریادهای‌شان در دادگاه وجود ندارد، حتی نامه محرمانه‌ای را منتشر کند.
 
رسانه مؤثر
در اینجا قوی‌دل ‌می‌تواند علاوه بر نشان دادن تلاش‌های مردی که به‌عنوان نماینده آسیب‌دیدگان از یک سهل‌انگاری در بالاترین سطوح بهداشتی و پزشکی کشور، دل به دریا می‌زند و تا صدور حکم نهایی پرونده پیش می‌رود، به موضوع اهمیت رسانه در به سرانجام رسیدن پرونده‌هایی از این دست هم بپردازد و بدون پرداخت شعاری و آمیخته با ملاحظه‌کاری، واقعیت موجود را نشان بدهد.استفاده بجا و منطقی از تصاویر واقعی دادگاه و تلفیق آن با صحنه‌های بازسازی شده حضور در دادسرا، دفتر روزنامه و روایت تصویری همه آنچه‌ احمد قوی‌دل روایت می‌کند، یکی از مهم‌ترین وجوه خلاقانه مستند قوی‌دل است. تاکید فیلمساز بر علاقه احمد قوی‌دل به تصویر ثابت و متحرک که در عکاسی و نمایش فیلم متجلی شده است، در ساختار بصری روایت مستند در سراسر اثر هم دیده می‌شود و مفهوم پیدا می‌کند .حتی در پایان مستند هم قوی‌دل و نوه‌هایش در کنار همان دوربین جعبه‌ای و چوبی که در آغاز مستند وجود دارد، دیده می‌شوند و سعی می‌کنند با چهره‌ای خندان از درون آن به دنیای پیرامون‌شان بنگرند .
 
قوی‌دل و امیدوار
احمد قوی‌دل شاید به یکی از تلخ‌ترین و پرچالش‌ترین پرونده‌های قضایی چند دهه اخیر ایران ورود کرده باشد اما ساختار کلی مستند قوی‌دل به گونه‌ای طراحی شده که هیچ‌گاه ناامیدی در شخصیت اصلی دیده نمی‌شود که بدون تردید حضور چشمگیر خود قوی‌دل در متن مستند در تحقق هدف فیلمساز بی‌تاثیر نبوده است. زمانی که احمد قوی‌دل هنگام ورود به ساختمان قوه قضاییه رو به دوربین و به شوخی می‌گوید که دیگر اجازه ورود به اینجا را ندارید، ضمن ایجاد نوعی فاصله‌گذاری هوشمندانه از سوی فیلمساز با استمرار طنز تلخی که به ویژه در نیمه اول اثر به کار گرفته شده است، تداوم امید در شخصیت اصلی مستند برای رسیدن به هدف نهایی هم به دور از نگاهی شعاری و توخالی به تصویر کشیده می‌شود.

بیان تصویری در مستند خلاقانه
ارتقای وجوه فنی سینمای داستانی ایران، تاثیرش را بر سینمای مستند هم بر جای گذاشته است و در مستند قوی‌دل هم نمی‌توان نقش طراحی صحنه و فیلمبرداری را در موفقیت فیلمساز در رسیدن به نوعی از مستند خلاقانه که سینما و بیان تصویری در آن حرف اول را می‌زند، نادیده گرفت. اگر‌ قوی‌دل‌ به سبک مستندهای متداول فقط با تکیه بر نمایش اسناد و تصاویر و فیلم‌های مستند و گفت‌وگو با شخصیت‌های اصلی ودیگران ساخته می‌شد،بدون تردیدبامستند دیگری مواجه می‌شدیم که هیچ تضمینی برای تاثیرگذاری آن حتی در حد مستندی خبری وجود نداشت.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها