گفت‌وگو با غزاله حسینی، اولین دختر نوجوان ایران با ۳طلای وزنه‌برداری در رقابت‌های قهرمانی آسیا

آرزویم مدال المپیک ۲۰۲۸ است

دیروز از دهلی بازگشته‌اند. قرار می‌گذاریم برای پنج عصر. چند ساعت بعد پیام می‌دهد: « تمرینم تمام نشده، لطفا ساعت شش.»
کد خبر: ۱۴۱۸۳۷۴
نویسنده آرزو قنبری - گروه ورزش

 غزاله و غزل، دوقلوهای نوجوان و به اصطلاح نماینده‌هایی از نسل زد زنان وزنه‌برداری ایران. هنوز عرق مسابقه‌شان خشک نشده، به تمرین برگشته‌اند و آرزوهای بزرگی در سر دارند.البته خیلی هم عجیب نیست، نوجوان‌هایی که پشت صحنه وزنه‌برداری کوروش باقری، بهداد سلیمی و سجاد انوشیروانی را ببینند، رویای ایستادن بر سکوهای المپیک ۲۰۲۸ لس‌آنجلس را دنبال کنند.

می‌پرسم: «خسته نیستی؟ زود شروع نکردی؟!»
می‌گوید: «وزنه‌ها اگر بمانند، سنگین می‌شوند!»

این را غزاله حسینی به جام‌جم می‌گوید؛ ۱۷ ساله از مشهد که همین دو روز پیش با خواهرش از مسابقات قهرمانی ۲۰۲۳ آسیایی هند با سه مدال طلا بازگشته است.
 
خب، مدال‌ها مبارک غزاله خانم. سه طلای خودت و یک نقره غزل. چه حس خوبی هم دارد که حالا خواهرها با چهار مدال به خانه برگشته‌اند.

(می‌خندد) خیلی ممنون. دقیقا همین‌طور است که شما می‌گویید. از این‌که دوتایی مدال گرفتيم خیلی خوشحال‌ترم. اگر یکی از ما مدال نمی‌گرفت غصه می‌خوردیم. 
 
چطور خواهرها وزنه‌بردار شدند؟
از ۹ سالگی ژیمناستیک کار می‌کردیم. محل تمرین ما درست کنار سالن وزنه‌برداری مردان بود و هميشه صدای آنها را می‌شنیدیم. البته این رشته برای بانوان وجود نداشت و آن‌وقت‌ها فکر نمی‌کردیم یک روز خودمان وزنه‌بردار شویم. مادرم بدنساز بود و از سال ۱۳۹۶ که وزنه‌برداری زنان در ایران شروع شد، ما را به تمرین برد. اوایل، چون فقط مردان وزنه‌بردار را دیده بودیم، به نظرمان ورزش سنگینی‌ می‌آمد. خیلی دوست نداشتیم اما چند جلسه که گذشت علاقه‌مند شدیم و دیگر کار را رها نکردیم. 
 
وضع درس و مدرسه با وزنه‌برداری چطور است؟
خیلی فرصت نمی‌شود حضوری مدرسه برویم. سال تحصیلی جدید، دیپلم تربیت‌بدنی می‌گیریم. در دانشگاه هم، همین رشته را ادامه می‌دهیم. 
 
شما بزرگ‌ترید یا غزل؟
غزل سه دقیقه از من بزرگ‌تر است. 
 
از آن دوقلوهایی که علایق و مشترکات زیادی دارند.
(همچنان می‌خندد) بله اما این سه دقیقه هیچ تأثیری ندارد. خیلی همدیگر را دوست داریم. همه جا با هم می‌رویم و می‌آییم. کم پیش می‌آید جدا باشیم. بیشتر چیزهایی که دوست داریم مشترک‌اند. 

البته در دسته‌های وزنی متفاوت.
بله، هيچ‌وقت در یک دسته وزنی نبودیم. هر دو تغییر وزن هم داشتیم. 
 
شما از مسابقات عربستان هم یک برنز داشتی. در واقع، اولین مدال قهرمانی جهان دختران نوجوان ایران در همین دسته ۵۹ کیلوگرم بود که این‌بار غزل در هند، مدال نقره‌اش را گرفته.
بله. حالا من ۶۴ کیلو کار می‌کنم و غزل ۵۹. آن برنز، اولین مدالم بود. 
 
و در آن رقابت‌ها فقط خودت مدال گرفتی.
اتفاقا می‌خواستم همین را بگویم. آنجا خوشحالی من انگار چیزی کم داشت. برای مدال نگرفتن غزل خیلی ناراحت بودم. 

 و حالا خوش‌حالی‌ات کامل شد.
خدا را شکر می‌کنم. این‌که خواهریم، هم‌رشته‌ایم، با هم به اردوهای طولانی مدت می‌رویم و دور و دلتنگ نیستیم، حالا هم با هم مدال گرفتيم خیلی خوب است. انگار همه چیز کنار هم و کامل است. آرزو داشتم با خواهرم هر دو مدال بگیریم. وقتی غزل نقره یک‌ضرب را گرفت، بیشتر از همیشه خوشحال شدم. 

به نظر خودت این همه وابستگی عاطفی در ورزش حرفه‌ای خوب است؟
خب کم‌کم یاد گرفتیم در ورزش حرفه‌ای چطور با هم باشیم. یک مرزهایی هم داریم. 

روز مسابقه غزل تو کجا بودی و چه می‌کردی؟
مسابقه من بعد از غزل بود. به همین دلیل آن روز من اجازه نداشتم به سالن مسابقه بروم. با نظر کادر فنی در هتل ماندم. 
 
چطور و چند وقت است که دسته وزنی‌ات را تغییر داده‌ای؟
با نظر آقای باقری و کادر فنی تغییر دادیم. حدود چهار، پنج ماهی می‌شود. 
 
در این مدت کوتاه نسبتا خوب در وزن جدید جا افتادی. راضی هستی؟
خیلی از خودم راضی نیستم. دوست داشتم همان رکوردهای تمرینم را می‌زدم. من یک‌ضرب ۸۳ کیلو هم زده بودم، در مسابقه ۸۱ زدم. دوضرب هم، ۱۰۵ می‌توانستم، اما  با ۱۰۱ کیلوگرم طلا گرفتم. 
 
روی صحنه استرس هم داشتی؟
نه. من معمولا آرامشم خوب است. در قیچی زانوهایم شل شد و ۱۰۵ را انداختم. 
 
روز مسابقه چطور بود؟ از پشت صحنه چه خبر؟ چه حرف‌هایی بین تو و مربی‌ها رد و بدل شد؟
روز مسابقه من به هیچ چیز فکر نمی‌کنم. خوبی‌اش این است که آن روز همه فکرها با مربی‌هاست. پشت صحنه خوب بود. هم مربی خودم خانم عصفوری و هم استاد باقری حضور داشتند. خلاصه‌ همه حرف‌ها این بود که من می‌توانم. کافیست روی صحنه خودم باشم.
 
نظرت در مورد این‌که شما نوجوان‌های وزنه‌برداری، در اردوها، پشت صحنه و مسابقات، نسل طلایی وزنه‌برداری ایران را در اطراف و همراه خودتان دارید، چیست؟
آقای باقری که همیشه و در تمرین‌ها به کار ما نظارت دارند. آقای سلیمی و آقای انوشیروانی هم در مسابقات حضور دارند. از همه یاد می‌گیریم. فرصت خوبی‌ست و یک جورهایی خیال‌مان راحت است. 
 
از بین وزنه‌بردارها و قهرمان‌هایی که داریم دوست داری شبیه کدام یکی وزنه بزنی؟
همه خیلی خوب‌اند اما من تکنیک سهراب مرادی را دوست دارم. روزی هم که خداحافظی کرد خیلی ناراحت شدم. 
 
خب در پایان بگو که از حالا به بعد، غزاله و غزل چه حرف و برنامه‌ای دارند؟
از همه افرادی که به ما کمک کرده‌اند تشکر می‌کنیم‌؛ خانواده، مربی‌ها و فدراسیون. ما بدون وقفه و با انگیزه تمرین‌ را ادامه می‌دهیم. در بازی‌های آسیایی بزرگسالان هانگژو نیستیم اما آبان ماه مسابقات جوانان مکزیک را در پیش داریم. احتمالا مهر ماه هم به اردو می‌رویم و تمرین و رکوردگیری داریم. به المپیک پاریس نمی‌رسیم اما آرزو دارم به سکوهای المپیک ۲۰۲۸ برسیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها